جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
آن چيزي باشد که از چوب و شاخ يا استخوان و فلزات و غيره سازند و زلف و گيسو را بدان پرداز دهند کتف 1- دوش، كت، كتف، كول
2- مشاط، مشط
3- شيار
4- خشاب
5- كركيت
6- شان، كندو shoulder, comb, heckle, scapula, pitchfork, the shoulder كتف، عاتق، هامش الطريق، حافة الطريق، جانب الخط الحديدي، ممر جانبي، كتف لبجبل، تقع على عاتقه، ساعد، تحمل عبء، دفع بكتفه، واجه omuz l'épaule die schulter el hombro la spalla کتف، هر چیزی شبیه شانه، جناح، سفت، استخوان کتف، کمربند شانه ای، استخوان سرشانه، عظم کتف، چنگال، پنجه، دو شاخه
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "شانه" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد و به همین دلیل در نگارش و استفاده از آن باید به موارد زیر توجه کرد:
معنا:
"شانه" به معنای بخشی از بدن که استخوانهای آن در دو طرف گردن قرار دارد و معمولاً در زبان محاورهای به آن "شانه" میگویند.
همچنین میتواند به معنای شانهکردن (برای شانهکردن مو) نیز به کار برود.
قواعد نگارشی:
کلمهنویسی: کلمه "شانه" به صورت صحیح و بدون فاصله نوشته میشود.
تکیهگذاری: در جملاتی که به شانه اشاره میشود، از نقطهگذاری مناسب استفاده شود، مانند کاما (،) و نقطه (.) بعد از جملات.
ساخت جملات: توجه به ساختار جملات و روان بودن آنها هنگام استفاده از کلمه "شانه" مهم است. مثلاً "او موهایش را با شانه مرتب کرد."
استفادههای مختلف:
"شانه" به عنوان اسم: "شانه من درد میکند."
"شانه" به عنوان فعل: "او شانههایش را به عقب کشید."
با رعایت این اصول، میتوانید به درستی از این کلمه در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کنید.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر