شانه کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه شانه کردن
معنی واژه شانه کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | comb, heckle, hackle | ||
عربی | مشط، عرف الفرس، قرص عسل، مشط كبير، تدحرج، نقب | ||
مرتبط | جستجو کردن، خار کردن، بباد طعنه گرفتن، از هم باز کردن، شکافتن | ||
واژه | شانه کردن | ||
معادل ابجد | 630 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی شانه کردن | ||
پخش صوت |
(کبوتر بازي) دسته جمعي
پيش رفتن دسته اي کبوتران به خط مستقيم
به طوري که هر يک به يک شانه (يک پهلو)
پرواز کند .
comb, heckle, hackle
مشط، عرف الفرس، قرص عسل، مشط كبير، تدحرج، نقب
جستجو کردن، خار کردن، بباد طعنه گرفتن، از هم باز کردن، شکافتن