ازلی
licenseمعنی کلمه ازلی
معنی واژه ازلی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ابدي، جاودانه، ديرين، ديرينه، قديم | ||
متضاد | ابدي | ||
انگلیسی | eternal, everlasting, increate, prevenient, predetermination | ||
عربی | أبدي، سرمدي، مؤبد | ||
ترکی | sonsuz | ||
فرانسوی | éternel | ||
آلمانی | ewig | ||
اسپانیایی | eterno | ||
ایتالیایی | eterno | ||
مرتبط | ابدی، جاودان، جاوید، همیشگی، دائمی، سرمد، افریده نشده، قائم بالذات، غیر مخلوق، تقدیر، مقدرات | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ازلی" یک صفت است که به معنای "ابدی" یا "همیشه" به کار میرود و در زبان فارسی به شکلهایی متفاوت مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا به برخی قواعد نوشتاری و نگارشی که باید هنگام استفاده از این کلمه در نظر گرفته شوند، اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "ازلی" به درستی و زیبایی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | ازلی | ||
معادل ابجد | 48 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'azali | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به ازل۱) [عربی. فارسی] | ||
مختصات | (اَ زَ) [ ع . ] (ص نسب .) | ||
آواشناسی | 'azali | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ازلی | ||
پخش صوت |
آنکه ابتدا ندارد،قديم،ديرينه ،ابدي،که هميشه بود کلمه "ازلی" یک صفت است که به معنای "ابدی" یا "همیشه" به کار میرود و در زبان فارسی به شکلهایی متفاوت مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا به برخی قواعد نوشتاری و نگارشی که باید هنگام استفاده از این کلمه در نظر گرفته شوند، اشاره میکنم: نوشتن کلمه: کلمه "ازلی" به صورت جدا نوشته نمیشود و همیشه باید به شکل یک کلمه کامل (ازلی) نوشته شود. تطابق با جنس و عدد: "ازلی" به عنوان یک صفت میتواند در جملات مختلف با اسمهای مذکر و مؤنث یا مفرد و جمع همخوانی داشته باشد. مثلاً: استفاده در جملات: هنگام استفاده از "ازلی" در جملات، با توجه به معنی آن، باید توجه داشت که مفهوم ابدیت یا عدم محدودیت زمانی را convey کند. مثلاً: جداسازی: هیچگاه این کلمه نباید با خط تیره یا علامت دیگر جدا نوشته شود. با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "ازلی" به درستی و زیبایی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
آنکه ابتدا ندارد،قديم،ديرينه ،ابدي،که هميشه بود
ابدي، جاودانه، ديرين، ديرينه، قديم
ابدي
eternal, everlasting, increate, prevenient, predetermination
أبدي، سرمدي، مؤبد
sonsuz
éternel
ewig
eterno
eterno
ابدی، جاودان، جاوید، همیشگی، دائمی، سرمد، افریده نشده، قائم بالذات، غیر مخلوق، تقدیر، مقدرات