جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه "شکم" در زبان فارسی به معنای بخشی از بدن انسان یا حیوان است که در آن دستگاه گوارش قرار دارد. در استفاده از این کلمه، قواعد نگارشی و زبانی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
1. صرف و نحو
اسم نكرۀ مؤنث: شکم به عنوان یک اسم مؤنث شناخته میشود.
جمع: جمع آن به صورت "شکمها" است.
2. ترکیبها
ترکیبات وصفی: میتوان از صفات قبل از آن استفاده کرد (مثل "شکم بزرگ"، "شکم خالی").
ترکیبهای فعل: میتوان با افعال ترکیب کرد (مثل "شکم درد میکند").
3. قواعد املایی
نیاز به علامت جمع: در صورت جمع، باید به "شکم" علامت جمع اضافه شود (شکمها).
نقطهگذاری: در نگارش جملات، توجه به استفاده صحیح از ویرگول و سایر علائم نگارشی اهمیت دارد.
4. استفادههای خاص
اصطلاحات پزشکی: در اصطلاحات پزشکی، "شکم" ممکن است به معناهای ویژهای اشاره کند، مثل "شکم حجیم" که به مشکلات گوارشی اشاره دارد.
تعبیرات و ضربالمثلها: این کلمه در برخی از ضربالمثلها نیز کاربرد دارد (مثل "از شکم سیر").
5. قافیه و شعر
قافیه: در شعر و ادبیات، "شکم" میتواند با کلمات دیگری که دارای قافیه متناسب هستند، ترکیب شود.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "شکم" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شکم" در جمله آورده شده است:
او بعد از خوردن یک وعده سنگین، احساس سنگینی در شکم خود کرد.
پزشک به او توصیه کرد که برای کاهش چربی شکم، ورزش بیشتری انجام دهد.
بچهها با خنده و شوخی، شکم خود را به هم فشار میدادند.
شکم من بعد از دو ساعت پیادهروی بسیار گرسنه شده بود.
او برای زیبایی شکم خود به دنبال راههای مختلفی است.
بطن و آن جزء از بدن که روده ها در آن واقع شده اند بطن ظهر abdomen, belly, tummy, womb, gut, bowel, maw, venter, bulge, paunch, gorge, ventricle, breadbasket بطن، باطن، جوف، البطن karın ventre bauch barriga gonfiarsi معده، رحم، زهدان، بچه دان، دل و روده، روده، زه، تنگه، شکنبه، اندرون، حفره معده، گودی، حفره، تحدب، ورم، صعود، بالارفتگی، بر امدگی، محتویات شکم، امعاء، پر خوری، گلوگاه، دره تنگ، گدار، گلو، شکمچه مغز، سبد نان، ناحیه حاصلخیز، شک
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "شکم" در زبان فارسی به معنای بخشی از بدن انسان یا حیوان است که در آن دستگاه گوارش قرار دارد. در استفاده از این کلمه، قواعد نگارشی و زبانی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
1. صرف و نحو
اسم نكرۀ مؤنث: شکم به عنوان یک اسم مؤنث شناخته میشود.
جمع: جمع آن به صورت "شکمها" است.
2. ترکیبها
ترکیبات وصفی: میتوان از صفات قبل از آن استفاده کرد (مثل "شکم بزرگ"، "شکم خالی").
ترکیبهای فعل: میتوان با افعال ترکیب کرد (مثل "شکم درد میکند").
3. قواعد املایی
نیاز به علامت جمع: در صورت جمع، باید به "شکم" علامت جمع اضافه شود (شکمها).
نقطهگذاری: در نگارش جملات، توجه به استفاده صحیح از ویرگول و سایر علائم نگارشی اهمیت دارد.
4. استفادههای خاص
اصطلاحات پزشکی: در اصطلاحات پزشکی، "شکم" ممکن است به معناهای ویژهای اشاره کند، مثل "شکم حجیم" که به مشکلات گوارشی اشاره دارد.
تعبیرات و ضربالمثلها: این کلمه در برخی از ضربالمثلها نیز کاربرد دارد (مثل "از شکم سیر").
5. قافیه و شعر
قافیه: در شعر و ادبیات، "شکم" میتواند با کلمات دیگری که دارای قافیه متناسب هستند، ترکیب شود.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "شکم" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شکم" در جمله آورده شده است:
او بعد از خوردن یک وعده سنگین، احساس سنگینی در شکم خود کرد.
پزشک به او توصیه کرد که برای کاهش چربی شکم، ورزش بیشتری انجام دهد.
بچهها با خنده و شوخی، شکم خود را به هم فشار میدادند.
شکم من بعد از دو ساعت پیادهروی بسیار گرسنه شده بود.
او برای زیبایی شکم خود به دنبال راههای مختلفی است.