شکم
licenseمعنی کلمه شکم
معنی واژه شکم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [پهلوی: aškomb, šakamb] ‹اشکم›
مختصات:
(عا.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
Sekam
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
360
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
abdomen | belly , tummy , womb , gut , bowel , maw , venter , bulge , paunch , gorge , ventricle , breadbasket
ترکی
karın
فرانسوی
ventre
آلمانی
bauch
اسپانیایی
barriga
ایتالیایی
gonfiarsi
عربی
بطن | باطن , جوف , البطن
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "شکم" در زبان فارسی به معنای بخشی از بدن انسان یا حیوان است که در آن دستگاه گوارش قرار دارد. در استفاده از این کلمه، قواعد نگارشی و زبانی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
1. صرف و نحو
- اسم نكرۀ مؤنث: شکم به عنوان یک اسم مؤنث شناخته میشود.
- جمع: جمع آن به صورت "شکمها" است.
2. ترکیبها
- ترکیبات وصفی: میتوان از صفات قبل از آن استفاده کرد (مثل "شکم بزرگ"، "شکم خالی").
- ترکیبهای فعل: میتوان با افعال ترکیب کرد (مثل "شکم درد میکند").
3. قواعد املایی
- نیاز به علامت جمع: در صورت جمع، باید به "شکم" علامت جمع اضافه شود (شکمها).
- نقطهگذاری: در نگارش جملات، توجه به استفاده صحیح از ویرگول و سایر علائم نگارشی اهمیت دارد.
4. استفادههای خاص
- اصطلاحات پزشکی: در اصطلاحات پزشکی، "شکم" ممکن است به معناهای ویژهای اشاره کند، مثل "شکم حجیم" که به مشکلات گوارشی اشاره دارد.
- تعبیرات و ضربالمثلها: این کلمه در برخی از ضربالمثلها نیز کاربرد دارد (مثل "از شکم سیر").
5. قافیه و شعر
- قافیه: در شعر و ادبیات، "شکم" میتواند با کلمات دیگری که دارای قافیه متناسب هستند، ترکیب شود.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "شکم" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شکم" در جمله آورده شده است:
- او بعد از خوردن یک وعده سنگین، احساس سنگینی در شکم خود کرد.
- پزشک به او توصیه کرد که برای کاهش چربی شکم، ورزش بیشتری انجام دهد.
- بچهها با خنده و شوخی، شکم خود را به هم فشار میدادند.
- شکم من بعد از دو ساعت پیادهروی بسیار گرسنه شده بود.
- او برای زیبایی شکم خود به دنبال راههای مختلفی است.
امیدوارم این جملات مفید باشند!