آب بند
licenseمعنی کلمه آب بند
معنی واژه آب بند
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | waterworks, dam, dike, dyke, sealed | ||
عربی | محطات المياه، محطة المياه، كلية، دموع، waterworks | ||
مرتبط | فواره، دستگاه اب رسان، اب بند، سد، بند، سیل گیر، خاکریز، بند آب، نهر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آب بند" در زبان فارسی به معنای سازهای است که برای نگهداری آب، جلوگیری از نفوذ آب یا ذخیرهسازی آن ساخته میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، قواعدی وجود دارد که به توضیح آنها میپردازم:
به صورت کلی، "آب بند" به عنوان یک کلمه خاص در فارسی نیازمند رعایت اصول نگارشی و املایی است که برای کیفیت نوشتار و فهم بهتر مخاطب اهمیت دارد. | ||
واژه | آب بند | ||
معادل ابجد | 59 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | صفت اسم | ||
مختصات | (بَ) (ص . اِمر.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آب بند | ||
پخش صوت |
- 1 آنکه آبرا بندکند. کلمه "آب بند" در زبان فارسی به معنای سازهای است که برای نگهداری آب، جلوگیری از نفوذ آب یا ذخیرهسازی آن ساخته میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، قواعدی وجود دارد که به توضیح آنها میپردازم: جداسازی: "آب بند" یک ترکیب است و معمولاً به صورت جدا نوشته میشود. در واقع، "آب" صفت و "بند" اسم است که به هم پیوند خوردهاند. نقطهگذاری: در متنی که به توضیح مفهومی خاص بر میگردد، ممکن است بعد از "آب بند" از ویرگول استفاده شود تا آن را از جملههای بعدی جدا کند. قواعد املایی: در هنگام نوشتن "آب بند"، باید به املای کلماتی که در ترکیب با آن استفاده میشوند، توجه کنید. برای مثال، اگر بخواهید از "آب بند" در جملهای استفاده کنید، به این شکل باید باشد: "آب بند موجود در این منطقه..." استفاده در جملات: این کلمه میتواند در جملات مختلف به کار رود. به عنوان مثال: به صورت کلی، "آب بند" به عنوان یک کلمه خاص در فارسی نیازمند رعایت اصول نگارشی و املایی است که برای کیفیت نوشتار و فهم بهتر مخاطب اهمیت دارد.
-2 آنکه آب در ظرفي ريزد . -3 آنکه ماست و
پنير و سر شير و خامه سازد . - 4 آنکه
درزهاي ظروف فلزي را با موم مذاب يا قلعي
سد کند . - 5 آنکه يخ گيرد . - 6 دستگاهي
مجهز بدرهاي متحرک که براي حرکت کشتيها
بين دو نقطه ء رودخانه که هم ارتفاع
نيستند بکار رود .
waterworks, dam, dike, dyke, sealed
محطات المياه، محطة المياه، كلية، دموع، waterworks
فواره، دستگاه اب رسان، اب بند، سد، بند، سیل گیر، خاکریز، بند آب، نهر