شوم
licenseمعنی کلمه شوم
معنی واژه شوم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بداختر، بدشگون، بديمن، مشئوم، منحوس، ناخجسته، نامبارك، نامسعود، ناميمون، ناهماگون، ناهمايون، نحس | ||
متضاد | خجسته، مبارك، ميمون، همايون | ||
انگلیسی | ominous, grim, fateful, inauspicious, dire, bad, unlucky, ghastly, infelicitous, forbidding, saturnine, ill-fated, i will | ||
عربی | مشؤوم، منذر بسوء، نحس | ||
مرتبط | بدیمن، نامیمون، ترسناک، سخت، عبوس، ظالمانه، ظالم، مهم، نامبارک، وخیم، مهیب، بد، خراب، مضر، زشت، نامساعد، بخت برگشته، تیره بخت، بد بخت، ناموفق، رنگ پریده، مخوف، هولناک، ژیان، نا مناسب، غیر مقتضی، نالایق، سیاه بخت، نفرت انگیز، بد قیافه، سنگین، افسرده، دلتنگ، سربی، بدبختی اور، موجب بدبختی، بد طالع، شو، شدن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شوم" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی استفاده شود و قواعد نگارشی آن بستگی به سیاق و موقعیتی دارد که در آن به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
نکتهی کلیدی این است که سبکی که شما در نگارش خود انتخاب میکنید باید با موضوع و مخاطب تناسب داشته باشد. | ||
واژه | شوم | ||
معادل ابجد | 346 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | šum | ||
ترکیب | (صفت) [عربی: شؤم، مقابلِ یمن] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی شوم | ||
پخش صوت |
بدبخت، بفال بد، نا ميمون، نا فرخنده ، نحس کلمه "شوم" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی استفاده شود و قواعد نگارشی آن بستگی به سیاق و موقعیتی دارد که در آن به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم: معانی مختلف: "شوم" به معنای بد، ناخوشایند یا ناپسند است. همچنین، میتواند به عنوان صفتی برای توصیف حالات یا وضعیتها به کار رود. جنسیت و تعداد: "شوم" صفتی مذکر است و اگر بخواهید به زنان یا جمع اشاره کنید، میتوانید از "شوم" یا "شومه" (بسته به محاوره یا لهجه) استفاده کنید. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً قبل از اسم میآید و به توصیف آن اسم کمک میکند. مثلاً: "بخت شوم"، "سرنوشت شوم". مشتقات: توجه داشته باشید که از این کلمه ممکن است مشتقات و ترکیبات مختلفی ساخته شود، لذا در نگارش باید به این نکته توجه کرد. فعلهای متضاد: ممکن است در مواقعی از "شوم" به عنوان ضد "خوب" یا "خوش" استفاده کنید، به همین دلیل باید بافت جمله را در نظر بگیرید. نکتهی کلیدی این است که سبکی که شما در نگارش خود انتخاب میکنید باید با موضوع و مخاطب تناسب داشته باشد.
بداختر، بدشگون، بديمن، مشئوم، منحوس، ناخجسته، نامبارك، نامسعود، ناميمون، ناهماگون، ناهمايون، نحس
خجسته، مبارك، ميمون، همايون
ominous, grim, fateful, inauspicious, dire, bad, unlucky, ghastly, infelicitous, forbidding, saturnine, ill-fated, i will
مشؤوم، منذر بسوء، نحس
بدیمن، نامیمون، ترسناک، سخت، عبوس، ظالمانه، ظالم، مهم، نامبارک، وخیم، مهیب، بد، خراب، مضر، زشت، نامساعد، بخت برگشته، تیره بخت، بد بخت، ناموفق، رنگ پریده، مخوف، هولناک، ژیان، نا مناسب، غیر مقتضی، نالایق، سیاه بخت، نفرت انگیز، بد قیافه، سنگین، افسرده، دلتنگ، سربی، بدبختی اور، موجب بدبختی، بد طالع، شو، شدن