شهر
licenseمعنی کلمه شهر
معنی واژه شهر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آبادي، بلد، ديار، شهرستان، كشور، مدينه، ملك، ناحيه، ولايت 2- برج، ماه، | ||
انگلیسی | city, town, polis, parish, burgh, dorp, home | ||
عربی | مدينة، سكان المدينة | ||
ترکی | Şehir | ||
فرانسوی | ville | ||
آلمانی | stadt | ||
اسپانیایی | ciudad | ||
ایتالیایی | città | ||
مرتبط | شهرک، شهر کوچک، قصبه، قصبه حومه شهر، اهل محله، محله، بخش، دهکده، خانه، وطن، میهن، موطن، اقامت گاه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شهر" در زبان فارسی به معنای مکان یا منطقهای است که جمعیت در آن زندگی میکند و معمولاً دارای امکانات، زیرساختها و خدمات عمومی است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: 1. استفاده از کلمه "شهر" در جملات
2. نقشهای نحوی
3. جمع و مفرد
4. نگارش صحیح
5. عبارات و اصطلاحات
این قواعد و نکات میتوانند به شما در استفاده صحیح و مؤثر از کلمه "شهر" در متنهای فارسی کمک کند. اگر سوال خاصی دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری هست، خوشحال میشوم که کمک کنم! | ||
واژه | شهر | ||
معادل ابجد | 505 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | šahr | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: اَشهُر] [قدیمی] | ||
مختصات | (شَ) [ په . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | Sahr | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی شهر | ||
پخش صوت |
آبادي بزرگ که داراي بلدها، کلمه "شهر" در زبان فارسی به معنای مکان یا منطقهای است که جمعیت در آن زندگی میکند و معمولاً دارای امکانات، زیرساختها و خدمات عمومی است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نقش صفت: کلمه "شهر" میتواند با صفات توصیفی توصیف شود. این قواعد و نکات میتوانند به شما در استفاده صحیح و مؤثر از کلمه "شهر" در متنهای فارسی کمک کند. اگر سوال خاصی دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری هست، خوشحال میشوم که کمک کنم!
اجتماع خانه هاي بسيار و عمارات بيشمار که مردمان
در آنها سکني ميکنند، در صورتي که بزرگتر از قصبه و قريه
و ده باشد، آبادي برگ که داراي خيابانها و کوچه ها و
خانه ها و دکانها و نفوس بسيار باشد
1- آبادي، بلد، ديار، شهرستان، كشور، مدينه، ملك، ناحيه، ولايت
2- برج، ماه،
city, town, polis, parish, burgh, dorp, home
مدينة، سكان المدينة
Şehir
ville
stadt
ciudad
città
شهرک، شهر کوچک، قصبه، قصبه حومه شهر، اهل محله، محله، بخش، دهکده، خانه، وطن، میهن، موطن، اقامت گاه1. استفاده از کلمه "شهر" در جملات
2. نقشهای نحوی
3. جمع و مفرد
4. نگارش صحیح
5. عبارات و اصطلاحات