صاحب
licenseمعنی کلمه صاحب
معنی واژه صاحب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- معاشر، همراه، هم سفر، هم صحبت، همنشين 2- آقا، ارباب، مخدوم، مولا 3- خداوند، دارنده، ذي حق 4- مالك، موجر 5- خواجه، وزير | ||
متضاد | خادم، نوكر | ||
انگلیسی | master, lord, padrone, owner | ||
عربی | رئيسي، ماجستير، سيد، السيد، ربان، خبير، فنان، مدرس، رب العمل، ولي الأمر، رئيس مؤسسة، حاكم، خط رئيسي، منتصر، المتغلب، تخصص، تغلب، سيطر، كبح، روض، برع في، يتقن | ||
مرتبط | استاد، سرور، کارفرما، چیره دست، لرد، شاهزاده، مالک، خدیو، مدیر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "صاحب" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "صاحب" در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | صاحب | ||
معادل ابجد | 101 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | sāheb | ||
ترکیب | (صفت) [عربی، جمع: اصحاب و صَحابَة] | ||
مختصات | (اعم از کشوری و لشکری ) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی صاحب | ||
پخش صوت |
معاشر، ملازم، يار، دوست، مالک کلمه "صاحب" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: معنی و مفهوم: "صاحب" به معنای دارنده یا مالک چیزی است و میتواند در ترکیبهای مختلف به کار رود، مانند "صاحب خانه"، "صاحب نظر"، "صاحبکار" و غیره. استفاده در جملات: نحو (قواعد جملاتی): قید و شرط: با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "صاحب" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
1- معاشر، همراه، هم سفر، هم صحبت، همنشين
2- آقا، ارباب، مخدوم، مولا
3- خداوند، دارنده، ذي حق
4- مالك، موجر
5- خواجه، وزير
خادم، نوكر
master, lord, padrone, owner
رئيسي، ماجستير، سيد، السيد، ربان، خبير، فنان، مدرس، رب العمل، ولي الأمر، رئيس مؤسسة، حاكم، خط رئيسي، منتصر، المتغلب، تخصص، تغلب، سيطر، كبح، روض، برع في، يتقن
استاد، سرور، کارفرما، چیره دست، لرد، شاهزاده، مالک، خدیو، مدیر