صحت
license
98
1667
100
معنی کلمه صحت
معنی واژه صحت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بهبود، تشفي، شفا 2- بهداشت، تندرستي، سلامت، صحه 3- درستي، راستي، واقعيت | ||
متضاد | 1- بيماري، عارضه 2- سقم | ||
انگلیسی | accuracy, correctness, authenticity, validity, veracity, precision, validation, rectitude, verity, correctitude, exactitude, health | ||
عربی | دقة، ضبط، صبغ | ||
مرتبط | دقت، درستی، اعتبار، سندیت، سنخیت، تایید، تصدیق، تنفیذ، صداقت، راستگویی، راستی، صراحت، تایید اعتبار، معتبر سازی، درستکاری، صحت عمل، راستگری، حقیقت، واقعیت، صدق، سخن راست، کمال | ||
واژه | صحت | ||
معادل ابجد | 498 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | sehhat | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: صحَّة] | ||
مختصات | (ص حَ) [ ع . صحة ] | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی صحت | ||
پخش صوت |
تندرست شدن، سلامت، برخاستن از بيماري، بي عيبي،
بي آهوئي
1- بهبود، تشفي، شفا
2- بهداشت، تندرستي، سلامت، صحه
3- درستي، راستي، واقعيت
1- بيماري، عارضه
2- سقم
accuracy, correctness, authenticity, validity, veracity, precision, validation, rectitude, verity, correctitude, exactitude, health
دقة، ضبط، صبغ
دقت، درستی، اعتبار، سندیت، سنخیت، تایید، تصدیق، تنفیذ، صداقت، راستگویی، راستی، صراحت، تایید اعتبار، معتبر سازی، درستکاری، صحت عمل، راستگری، حقیقت، واقعیت، صدق، سخن راست، کمال