صداح
licenseمعنی کلمه صداح
معنی واژه صداح
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | موضوع، تابع، موضوع دراسي، رعية، مسند، المرؤوس، باب، التابع، مرؤوس، مأمور، شخص تدرس إنفعالات، خاضع، معرض ل، خضع، عرض، أطاع، موضوعات | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "صداح" در زبان فارسی به معنای "صدای" یا "صدا" است و معمولاً به عنوان یک اسم به کار میرود. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه، رعایت چند قاعده فارسی و نگارشی مهم است:
اگر سوال یا نکته خاصی دربارهی این کلمه دارید، خوشحال میشوم بیشتر کمک کنم. | ||
واژه | صداح | ||
معادل ابجد | 103 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی صداح | ||
پخش صوت |
بانگ بانگ کردن کلمه "صداح" در زبان فارسی به معنای "صدای" یا "صدا" است و معمولاً به عنوان یک اسم به کار میرود. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه، رعایت چند قاعده فارسی و نگارشی مهم است: رسم الخط صحیح: کلمه "صداح" باید به صورت درست و با حروف فارسی نوشته شود. نقطهگذاری: اگر این کلمه در یک جمله استفاده میشود، باید به قواعد نقطهگذاری توجه کرد و بسته به نیاز، از کاما، نقطه، یا علامتهای دیگر استفاده کرد. نحوه استفاده: این کلمه معمولاً در جملات به عنوان فاعل، مفعول یا وصف به کار میرود. مثلاً: اگر سوال یا نکته خاصی دربارهی این کلمه دارید، خوشحال میشوم بیشتر کمک کنم.
موضوع، تابع، موضوع دراسي، رعية، مسند، المرؤوس، باب، التابع، مرؤوس، مأمور، شخص تدرس إنفعالات، خاضع، معرض ل، خضع، عرض، أطاع، موضوعات