صعب الوصول
licenseمعنی کلمه صعب الوصول
معنی واژه صعب الوصول
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ديرياب، سخت ياب، صعب الحصول | ||
متضاد | زودياب، سهل الوصول | ||
انگلیسی | fine | ||
عربی | غرامة، نهاية، ناعم، دقيق، جميل، رائع، حسن، رفيع، رقيق، ممتاز، فاخر، أنيق، مرهف، ظريف، جذاب، حساس، صاف، ممتع، بديع، لطيف، غرم، روق، بسط، في أحسن حال، بخير | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "صعب الوصول" یک ترکیب عربی است که به معنای "دسترسناپذیر" یا "سختدسترس" به کار میرود. در استفاده از این کلمه در زبان فارسی، نکات زیر را باید در نظر داشت:
با رعایت این نکات و قواعد، میتوان به درستی از کلمه "صعب الوصول" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | صعب الوصول | ||
معادل ابجد | 325 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی صعب الوصول | ||
پخش صوت |
دشوار رس دشوار ياب دير ياب کلمه "صعب الوصول" یک ترکیب عربی است که به معنای "دسترسناپذیر" یا "سختدسترس" به کار میرود. در استفاده از این کلمه در زبان فارسی، نکات زیر را باید در نظر داشت: نگارش صحیح: در نوشتار فارسی، اصولاً باید از الفبای فارسی استفاده شود. بنابراین، نوشتن "صعب الوصول" به صورت صحیح ممکن است به شکل "صعب الوصول" یا "صعب الوصول" باشد، اما در متون فارسی، بهتر است برای بهبود خوانایی به صورت "دسترسناپذیر" یا "سختدسترس" استفاده شود. قید و صفت: این ترکیب یک صفت است و معمولاً به عنوان وصفی برای اسمها به کار میرود. به عنوان مثال، میتوان گفت: "این منطقه صعب الوصول است". سازگاری با متن: باید توجه داشته باشید که استفاده از این اصطلاح در متون رسمی و ادبی، مناسبتر است و در مکالمات روزمره به احتمال زیاد به عباراتی سادهتر و قابل فهمتر برای عموم افراد تمایل میشود. معادلسازی: اگرچه "صعب الوصول" به زبان عربی است، معمولاً در متون فارسی هم به کار میرود. با این حال، داشتن معادل فارسی مناسب میتواند کمککند تا مفهوم بهتر منتقل شود. با رعایت این نکات و قواعد، میتوان به درستی از کلمه "صعب الوصول" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
آنچه که بسختي بدست آيد
دشوار رس دشوار ياب دير ياب
مقابل سهل الوصول .
ديرياب، سخت ياب، صعب الحصول
زودياب، سهل الوصول
fine
غرامة، نهاية، ناعم، دقيق، جميل، رائع، حسن، رفيع، رقيق، ممتاز، فاخر، أنيق، مرهف، ظريف، جذاب، حساس، صاف، ممتع، بديع، لطيف، غرم، روق، بسط، في أحسن حال، بخير