طبقه
licenseمعنی کلمه طبقه
معنی واژه طبقه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اشكوبه، اشكوب، خن 2- رده، زمره، صف، كلاس، گونه 3- رسته، سنخ، صنف، فرقه، گروه 4- پوسته، چينه، قشر، لايه 5- مرتبت، مرتبه، پايه، درجه 6- دستگاه(موسيقي) | ||
انگلیسی | class, floor, category, stage, caste, stratum, layer, grade, sort, estate, bed, genus, pigeonhole, race, degree, folium, ilk, kind, lair | ||
عربی | فئة، صنف، درجة، الفصل، نوع، طراز، دفعة، حصة، صف مدرسي، منزلة، النظام الطبقي، دفعة دراسية، منزلة إجتماعية، تفوق، طائفة في تقسيم، مجندو العام الواحد، إنتظم في طبقة، ترتب، إحتل مكان في طيقة، فصل | ||
ترکی | zemin | ||
فرانسوی | sol | ||
آلمانی | boden | ||
اسپانیایی | piso | ||
ایتالیایی | pavimento | ||
مرتبط | کلاس، دسته، نوع، کف، بستر، کف زمین، اشکوب، فرش، مقوله، مرحله، صحنه، صحنه نمایش، پله، وهله، قبیله، طبقات مختلف مردم هند، چینه، لایه، پایه، رتبه، لا، ورقه، نمره، درجه بندی، جور، قسم، طرز، املاک، ملک، اموال، دارایی، رختخواب، باغچه، فراش، جنس، سرده، جعبه مخصوص نامه ها، سوراخ، کاغذ دان، خانه کبوتران، لانه کبوتر، مسابقه، نژاد، نسل، قوم، دور، برگ، طبقه نازک، خانواده، لانه خرگوش و غیره، لانه، کنام، محل استراحت جانور، گل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "طبقه" در زبان فارسی به معنای لایه، سطح یا واحدی از سازماندهی یا دسته بندی استفاده میشود. در نگارش این کلمه و استفاده از آن، چند نکته مهم وجود دارد:
با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "طبقه" را به طور صحیح و بهینه در نوشتار و گفتار خود به کار ببرید. | ||
واژه | طبقه | ||
معادل ابجد | 116 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tabaqe | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: طبقَة، جمع: طبقات] | ||
مختصات | (طَ بَ قِ) [ ع . طبقة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | tabaqe | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی طبقه | ||
پخش صوت |
مرتبه ، مرتبت، طبقات، گروه کلمه "طبقه" در زبان فارسی به معنای لایه، سطح یا واحدی از سازماندهی یا دسته بندی استفاده میشود. در نگارش این کلمه و استفاده از آن، چند نکته مهم وجود دارد: نگارش صحیح: کلمه "طبقه" به همین صورت و با این املاء نوشته میشود. در برخی لهجهها ممکن است تغییراتی در تلفظ آن به وجود آید، اما در نگارش رسمی، همیشه به صورت "طبقه" نوشته میشود. جمع و مفرد: مفهوم و کاربرد: استفاده در جملات: با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "طبقه" را به طور صحیح و بهینه در نوشتار و گفتار خود به کار ببرید.
1- اشكوبه، اشكوب، خن
2- رده، زمره، صف، كلاس، گونه
3- رسته، سنخ، صنف، فرقه، گروه
4- پوسته، چينه، قشر، لايه
5- مرتبت، مرتبه، پايه، درجه
6- دستگاه(موسيقي)
class, floor, category, stage, caste, stratum, layer, grade, sort, estate, bed, genus, pigeonhole, race, degree, folium, ilk, kind, lair
فئة، صنف، درجة، الفصل، نوع، طراز، دفعة، حصة، صف مدرسي، منزلة، النظام الطبقي، دفعة دراسية، منزلة إجتماعية، تفوق، طائفة في تقسيم، مجندو العام الواحد، إنتظم في طبقة، ترتب، إحتل مكان في طيقة، فصل
zemin
sol
boden
piso
pavimento
کلاس، دسته، نوع، کف، بستر، کف زمین، اشکوب، فرش، مقوله، مرحله، صحنه، صحنه نمایش، پله، وهله، قبیله، طبقات مختلف مردم هند، چینه، لایه، پایه، رتبه، لا، ورقه، نمره، درجه بندی، جور، قسم، طرز، املاک، ملک، اموال، دارایی، رختخواب، باغچه، فراش، جنس، سرده، جعبه مخصوص نامه ها، سوراخ، کاغذ دان، خانه کبوتران، لانه کبوتر، مسابقه، نژاد، نسل، قوم، دور، برگ، طبقه نازک، خانواده، لانه خرگوش و غیره، لانه، کنام، محل استراحت جانور، گل