license
98
2683
100
معنی کلمه طبل معنی واژه طبل
معنی:
دهل، نقاره ، کوسمترادف دمامه، دهل، كوس، نقارهانگلیسی drum, tambourine, tabor, tambour, tatoo, tympan, tom-tomعربی طبل، طبلة، أسطوانة، برميل، صوت الطبل، طرد، قرع طبلا، قرع، دق الطبل في الموسيقي، أطلق صوتا إيقاعيا، نقر، طبع فكرة في الذهن، دعا إلى إجتماعترکی davulفرانسوی tambourآلمانی trommelاسپانیایی tamborایتالیایی tamburoمرتبط ضرب، طبال، چلیک، ظرف استوانه شکل، دایره زنگی، طبل بزرگ، دایره، تنبور، دمبک، تبیره، طبله، تنفس نگار، بنض نگار، دینامیت، خال کوبی، خال سوزنی، جبهه کلیسا، پرده، غشاء، کوس، طبل سرخ پوستان
مترادف:
دمامه، دهل، كوس، نقاره
ترکیب:
(اسم) [عربی] (موسیقی)
مختصات:
(یک رویه و دو رویه )
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
tabl
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
41
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
drum | tambourine , tabor , tambour , tatoo , tympan , tom-tom
عربی
طبل | طبلة , أسطوانة , برميل , صوت الطبل , طرد , قرع طبلا , قرع , دق الطبل في الموسيقي , أطلق صوتا إيقاعيا , نقر , طبع فكرة في الذهن , دعا إلى إجتماع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "طبل" به معنی یک ساز کوبهای است. در زبان فارسی، این کلمه دارای چندین قاعده و نکته نگارشی است که به آنها اشاره میکنم:
نوشتار صحیح : کلمه "طبل" به همین صورت نوشته میشود و باید دقت کرد که حروف آن به درستی نوشته شوند.
جمعسازی : جمع این کلمه به صورت "طُبُلها" یا "طبلها" است. در فارسی برای جمع کردن اسمها معمولاً از "ها" یا "ان" استفاده میشود.
استفاده در جملات : برای استفاده از کلمه "طبل" در جملات، میتوان آن را در زمینههای مختلف به کار برد، مثلاً:
"طبل را به صدا در آورد."
"در جشن عروسی طبل مینوازند."
صوت و لحن : هنگام استفاده از کلمه "طبل"، معمولاً میتوان به ویژگیهای صوتی آن اشاره کرد، مانند "صدای بلندی تولید میکند."
معانی و مفاهیم : کلمه "طبل" ممکن است به معنای سمبل جشنها و مراسمات یا به عنوان یک عنصر هنری و فرهنگی نیز در نظر گرفته شود.
در نهایت، توجه به سیاق و نوع جملهای که "طبل" در آن به کار میرود میتواند به دقت در نگارش کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
طبل بزرگ در جشنواره محلی به صدا درآمد و همه را به رقص و شادی دعوت کرد.
هنرمند با هنرمندی خاص خود بر روی طبل ضربه زد و نغمهای دلنشین را خلق کرد.
در کشورهایی که فرهنگ موسیقی قوی دارند، طبل به عنوان یکی از سازهای اصلی شناخته میشود.
فرهنگ فارسی هوشیار واژگان مرتبط: ضرب، طبال، چلیک، ظرف استوانه شکل، دایره زنگی، طبل بزرگ، دایره، تنبور، دمبک، تبیره، طبله، تنفس نگار، بنض نگار، دینامیت، خال کوبی، خال سوزنی، جبهه کلیسا، پرده، غشاء، کوس، طبل سرخ پوستان