جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

torre
brim  |

طره

معنی: ‎ - 1 زلف کاکل ‎ - 2 مرغول (جعد)
پيچاک ‎ - 3 کناره ‎ - 4 گوشه ‎ - 4 کنگره
‎ - 5 بارانگير ‎ - 6 آموده ريشه وفش بي پود
که براي زيور بر دستار نهند
(اسم) ‎ - 1 کناره چيزي (جامه
وادي جوي) کرانه گوشه : طره بام .
‎ - 2 موي پيشاني موي صف کرده بر پيشاني .
‎ - 3 نگار جامه علم جامه .
‎ - 4 علاقه دستار و کمر بند .
‎ - 5 کنگره اي که بر سر ديوار از آجر يا
کاشي سازند . ‎ - 6 سقفي که از چوب و خشت بر
دروازه ها سازند براي محافظت از باران
‎ - 7 تازيانه . يا طره دستار . ريشه و فش و
علاقه تارهاي بي پود که در دستار براي
زينت گذارند .
... ادامه
443 | 0
مترادف: 1- تاب، زلف، كاكل، گيسو، گيس 2- كرانه، حاشيه، كناره، گوشه 3- كنگره 4- باران گير 5- جبهه، ناصيه 6- تازيانه، 7- تارهاي حاشيه دستار و جامه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: طرّة]
مختصات: (طُ رَّ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: torre
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 214
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
brim | tress , edging , crest , tuft , lock of hair , brink , end , extremity , ringlet , tar
ترکی
dara
فرانسوی
tare
آلمانی
tara
اسپانیایی
tara
ایتالیایی
tara
عربی
حافة | حرف , حد , طعنة , أترع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "طره" در زبان فارسی به معنای دسته‌ای از مو یا به عنوان یک اصطلاح در ادبیات و شعر به کار می‌رود. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته‌ی قواعدی و نگارشی وجود دارد:

  1. استفاده صحیح: "طره" را باید به درستی در جملات استفاده کرد و از لحاظ دستور زبان مطمئن بود که با دیگر کلمات همخوانی دارد.

  2. نقطه‌گذاری: اگر "طره" در وسط جمله به کار می‌رود، باید به نحوه‌ی نقطه‌گذاری توجه کرد. مثلاً: "او طره‌ای از موهایش را به دقت می‌بافد."

  3. علامت‌های نگارشی: در صورت نیاز به استفاده از علامت‌های نقل قول (در نوشتار ادبی یا زمانی که بخواهید روی این کلمه تأکید کنید)، می‌توانید از "طره" استفاده کنید.

  4. جنس کلمه: "طره" از نوع اسم مؤنث است، پس باید به جنسیت و نحوه‌ی تطابقش با صفات و افعال توجه کنید. مثلاً: "طره‌ی زیبا" یا "طره‌ها".

  5. قافیه و وزن: در شعر و ادب، "طره" ممکن است قافیه و وزن خاصی داشته باشد، بنابراین شاعران باید به ترکیب آن با دیگر کلمات دقت کنند تا به زیبا‌یی شعر افزوده شود.

با رعایت این نکات می‌توان در نگارش و استفاده از کلمه "طره" دقت و صحت بیشتری داشت.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. طره بلند موهایش بر روی شانه‌هایش افتاده بود و زیبایی خاصی به چهره‌اش می‌داد.
  2. در جشن تولد، طره‌های رنگی بادکنک‌ها در آسمان رقصان بودند و فضای شادابی را ایجاد کرده بودند.
  3. هنرمند با دقت طره‌های تذهیب‌کاری را در گوشه‌های کتاب طراحی کرد تا جلوه‌ای خاص به آن ببخشد.

واژگان مرتبط: لبه، حاشیه، کنار، ضلع، لبه گذاری، سجاف، تاج، قله، ستیغ، یال، کلاله، ریش بزی، ته ریش، دسته، منگوله، جعد موی، مرز، لب، پایان، ختم، انتها، خاتمه، آخر، نهایت، شدت، غایت، حد نهایی، حلقه زلف، انگشتری کوچک

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری