طوقه
licenseمعنی کلمه طوقه
معنی واژه طوقه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | ring, strake, torque, gorget, crown | ||
عربی | خاتم، حلقة، عصابة، رنين، قرع، حلبة، دائرة، طوق، عصبة، نبرة، دارة القمر، ملاكمة، حقل تنافسي سياسي، طنين، رن، حلق، هاتف، رن الجرس، هز، أحاط، وضع حدا، قرع الأجراس، تماجن، طن، بدا، قذف بحلقة، طوق بحلقة، نال شهرة واسعة، جرس | ||
ترکی | yaka | ||
فرانسوی | collier | ||
آلمانی | kragen | ||
اسپانیایی | cuello | ||
ایتالیایی | collare | ||
مرتبط | حلقه، انگشتر، میدان، گود، طنین، باریکه زمین، شکاف سقف، گشتاور، گشتاوری، نیروی گشتاوری، نیروی پیچشی، طوق، گلو پوش، گلو پناه، زرهگردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "طوقه" به معنای حلقه یا دايرهاي است که معمولاً در اطراف گردن یا برای زینت به کار میرود. در نوشتار فارسی، رعایت قواعد نگارشی و دستوری برای استفاده از این کلمه مهم است. در زیر نکات و قواعد مرتبط با این کلمه آمده است:
با رعایت این نکات میتوانید بهخوبی از کلمه "طوقه" در نوشتهها و مکالمات خود استفاده کنید. | ||
واژه | طوقه | ||
معادل ابجد | 120 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | to[w]qe | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی. فارسی] | ||
مختصات | (طُ قِ) [ ع . طوقة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | towqe | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی طوقه | ||
پخش صوت |
از طوقه تازي - 1 چرخه - 2 چنبره کلمه "طوقه" به معنای حلقه یا دايرهاي است که معمولاً در اطراف گردن یا برای زینت به کار میرود. در نوشتار فارسی، رعایت قواعد نگارشی و دستوری برای استفاده از این کلمه مهم است. در زیر نکات و قواعد مرتبط با این کلمه آمده است: معنای کلمه: پی بردن به معنای دقیق کلمه به درک بهتر از نحوه استفاده از آن کمک میکند. در contextهای مختلف، ممکن است معانی متفاوتی داشته باشد. نحوه نوشتار: کلمه "طوقه" باید به صورت صحیح نوشته شود و از خطاهای املایی دور باشیم. املای صحیح آن "طوقه" است و نباید نادرست نوشته شود. استفاده در جملات: برای استفاده درست از "طوقه" در جملات، باید به جایگاه آن در جمله و ترکیب با دیگر واژهها توجه کرد. به عنوان مثال: جمع و مفرد: توجه داشته باشید که واژه "طوقه" یک کلمه غیرقابل شمارش است و معمولاً در مفرد استفاده میشود. برای اشاره به چندین حلقه میتوان از عبارتهای دیگری استفاده کرد، مانند "چند طوقه." با رعایت این نکات میتوانید بهخوبی از کلمه "طوقه" در نوشتهها و مکالمات خود استفاده کنید.
پر گر چنبر
- 1 چرخه قواره . - 2 منطقه ميان ريشه
و گونه با ساقه گياه . يا طوقه چاه .
حلقه چاه . يا طوقه يقه . زه گريبان .
ring, strake, torque, gorget, crown
خاتم، حلقة، عصابة، رنين، قرع، حلبة، دائرة، طوق، عصبة، نبرة، دارة القمر، ملاكمة، حقل تنافسي سياسي، طنين، رن، حلق، هاتف، رن الجرس، هز، أحاط، وضع حدا، قرع الأجراس، تماجن، طن، بدا، قذف بحلقة، طوق بحلقة، نال شهرة واسعة، جرس
yaka
collier
kragen
cuello
collare
حلقه، انگشتر، میدان، گود، طنین، باریکه زمین، شکاف سقف، گشتاور، گشتاوری، نیروی گشتاوری، نیروی پیچشی، طوق، گلو پوش، گلو پناه، زرهگردن