طین

معنی کلمه طین

معنی واژه طین

معنی‎ - 1 گل ‎ - 2 کار گل گلکاري
(اسم) يکي از حروف الفباي فارسي و
عربي طا ء .
(اسم) ‎ - 1 خاک گل . ‎ - 2 اقسام خاک
رست که در کوزه گري و سفال سازي و غيره به
کار رود زمين هاي رستي و سنگهاي رستي .
‎ - 3 خاکهاي سطحي زمين چون بيشتر ترکيبات
رستي دارند نيز طين نيز خوانده مي شود .
‎ - 4 رسوب و درد مايعات و رسوب شراب و غيره
يا طين احمر . گل سرخ . يا طين ارمني . گل
ارمني . يا طين اصفر . گل مختوم . يا طين
اصفهاني . طين اندلسي . يا طين اقريطس .
خاکي است خاکستري رنگ که با خشونت و
بانگشت شکسته گردد و آن را از جزيره کيو
يا اقريطس مي آوردند . طين بلد مصطکي
طين جزيره مصطکي طين خيا طين خيوس
طين رومي . يا طين اکل .
طين اندلسي . يا طين اندلسي . گونه اي
رست که جهت شستن سر و لکه گيري لباسها
به کار مي رود . اين گونه رست را به نام
خاک لکه گيري نيز نامند و چون رست خالص
است زنان حامله به خوردنش در موقع ويار
راغب مي شوند گل سرشويي گل خراساني
گل اصفهاني گل فارسي گل نيشابوري
گل قيوموليا طين حر طين نيشابوري
گل خالص بي ريگ گل کوفي طين علک
طين قيمولس طين منتقل طين مقلو
گل بريان طين اکل گل خوراکي طين
ماکول . يا طين بحري . گل مختوم طين
مختوم . يا طين بحيره . گلي است که از
برخي درياچه ها آرند و پاره اي امراض
جلدي و داخلي را مفيد است مانند گل و لاي
درياچه رضائيه . يا طين بلد مصطکي . طين
اقريطس . يا طين جزيره مصطکي. طين اقريطس.
يا طين جلود . خاکي است که پوست را
بدان رنگ مي کنند و سرخ مايل به زرد
مي شود . توضيح با توجه به شرح فوق که
نقل از تحفه است به نظر مي آيد که
گونه اي اخرا باشد . يا طين حجازي .
انجبار (دزي) . توضيح با توجه به
اين که انجبار نام گياهي از تيره ترشکها
است و در تداوي به عنوان قابض به کار
مي رود رابطه اش را با لغت طين حجازي
نتوانستيم تعيين کنيم . يا طين
حر . گل سرشويي . يا طين حکمت . گل
حکمت . يا طين ختم . ‎ - 1 گل مختوم .
‎ - 2 طين اندلسي . يا طين خراساني .
طين اندلسي . يا طين خيا . طين
اقريطس . يا طين خيوس . طين اقريطس .
يا طين داغستاني . خاک رستي که از
داغستان آورند . ترکيبش عبارت از خاک
رست است و زن هاي حامله گاهي در موقع
ويار به خوردن آن راغب مي شوند . توضيح
بايد دانست که زنهاي حامله منحصرا به
رست داغستان مايل نمي شوند بلکه در
چنين موقعي اگر مايل به خاک رست شوند
هر نوع گل رستي مي خورند . يا طين
دقوقي . گونه ايست از خاک رست منسوب
به ناحيه دقوقا از بلاد حلب . يا طين
راهب . گل مختوم . يا طين رومي . طين
اقريطس . يا طين سجلات . گل مختوم .
يا طين شاموس . گونه اي گل رست متورق
که در حقيقت يک نوع شيست است و از جزيره
شاموس که يکي از جزاير يونان است
مي آوردند طين شامس طين کواکب .
يا طين شفا . ‎ - 1 مدينه طيبه . ‎ - 2 نزد
اهل سنت خاک قبر امام محمد حنبل است .
‎ - 3 نزد شيعه خاک قبر امام حسين ع است .
يا طين صعيدي . گل نسوز . يا طين
صغدي . گل نسوز . يا طين صنم . گل
مختوم . يا طين صوفي حميد . خاک
رستي که از بلاد شروان از بقعه صوفي حميد
آرند . يا طين علک . طين اندلسي . يا طين
فارسي . طين اندلسي . يا طين قبرسي . خاک
رست قرمز رنگي که از جزيره قبرس آورند
شيستهاي قرمز رنگ جزيره قبرس . يا طين
قيمولس . طين اندلسي . يا طين قيموليا .
طين اندلسي . يا طين کاهن (کاهني) . گل
مختوم . يا طين کاهني . گل مختوم .
يا طين کرمي . خاک رست شيستي که
تيره رنگ است . وجه تسميه اين است که
آنرا جهت حفظ درختان انگور
در برابر آفات به کار مي بردند به مناسبت
سولفات مضاعف آهن و آلومينيومي که درترکيب
آن است اساطيلس فونا فيطس انباليطس
فرما قيطس . يا طين کواکب . طين شاموس .
يا طين لاني . گل ارمني . يا طين ماکول .
طين اندلسي . يا طين مختوم . خاکي است
که با زهر مقاومت و مقابله کند و مضرت او
را دفع نمايد و زخم دندان و نيش گزندگان
را دفع کند . يا طين مصطکي . طين اندلسي .
يا طين مغره . گل سرخ . يا طين مقلو .
طين اندلسي . يا طين منتقل . طين اندلسي .
يا طين نيشابوري . طين خراساني .
مترادفتراب، ثري، خاك، گل
متضادماء
انگلیسیtain
عربیتاين
ترکیtain
فرانسویtaïn
آلمانیtain
اسپانیاییtain
ایتالیاییtain