جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه "ظاهری" در زبان فارسی به معنای ظاهری و نمایان است و معمولاً به توصیف ویژگیهای ظاهری یا سطوح اولیه یک چیز اشاره دارد. در اینجا به چند نکته نگارشی و دستوری در مورد استفاده از این کلمه اشاره میشود:
استفاده صحیح: "ظاهری" به عنوان صفت به کار میرود و معمولاً برای توصیف اسمی دیگر استفاده میشود. به عنوان مثال: "ظاهر ظاهری" یا "شخصیت ظاهری".
جنس و نوع: این کلمه در هر دو جنس مذکر و مؤنث قابل استفاده است و کاربرد آن بستگی به اسمی دارد که توصیف میکند.
نحو: "ظاهری" ممکن است در جملات به عنوان صفت یا به همراه اسم به کار رود. مثال: "ظاهر او بسیار زیباست."
قید "بهطور ظاهری": در برخی موارد، ممکن است از "بهطور ظاهری" نیز استفاده شود، که به معنای تنها برای نمایش یا به صورت سطحی است. مانند "بهطور ظاهری، او خوشحال به نظر میرسید."
جدا کردن ترکیبها: اگر "ظاهری" به عنوان بخشی از یک ترکیب دیگر به کار رود، بهتر است آن را بهعنوان یک واحد ادغام نکنید. مثلاً "ظاهر ظاهری" به شکل جداگانه نوشته شود.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "ظاهری" بهطور صحیح و مؤثر در نوشتههای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او با ظاهری مرتب و آراسته وارد جلسه شد و توجه همه را به خود جلب کرد.
ظاهری زیبا و جذاب ممکن است نخستین تأثیر را بر روی افراد بگذارد، اما شخصیت واقعی مهمتر است.
در این نمایشگاه، هنرمندان با استفاده از رنگها و بافتهای مختلف، به شکلی ظاهری متنوع و جذاب دست پیدا کردهاند.
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مرتبط: ظاهر، بیرونی، خارجی، خارج، بیرون، سطحی، صوری، سرسری، نمایان، ظاهر نما، واقع در سطح خارجی، برونی، دارای ظاهر زیبا وفریبنده، خوش منظروبدنهاد، ظاهرا صحیح، بطور سطحی درست، واقع در خارج، زرق و برق دار، خود نما، خوش نما، پر جلوه، فقط تا روی پوست، رویی، وانمود، نمایش دروغی، تظاهر، حمله خدعه امیز، بهانه، ادعا، وانمودسازی، ظاهر سازی