عاشق
licenseمعنی کلمه عاشق
معنی واژه عاشق
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- دلباخته، دلداده، سودازده، شيدا، شيفته، عشيق، مفتون 2- نوازنده | ||
متضاد | معشوق | ||
انگلیسی | lover, sparker, amorist, paramour, swain, loving, fond, amorous, lovesome, lovey-dovey | ||
عربی | عاشق، حبيب، العاشق، محبوب، صب عاشق، نصير متحمس، خليل، صديق محب، هاوى السينما | ||
ترکی | sevgili | ||
فرانسوی | amoureux | ||
آلمانی | liebhaber | ||
اسپانیایی | amante | ||
ایتالیایی | amante | ||
مرتبط | معشوق، معشوقه، دوستدار، فاسق، جرقهزن، زن باز، عاشق پیشه، موله، یار، رفیقه، جوان روستایی، نوکر، با محبت، صمیمی، خاطرخواه، محبت امیز، مایل، علاقمند، شیفته، مشتاق، محبوب، مطبوع | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عاشق" در زبان فارسی به معنای کسی است که عشق ورزیده و به نوعی عاشق شده است. برای استفاده صحیح از این کلمه، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
به طور کلی، استفاده از کلمه "عاشق" در جملات باید به مفهوم عشق و علاقه دقت داشته باشد و با ساختارهای نگارشی صحیح همراه باشد. | ||
واژه | عاشق | ||
معادل ابجد | 471 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'āšeq | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی، جمع: عشاق] | ||
مختصات | (ش ) [ ع . ] (اِفا.) | ||
آواشناسی | 'ASeq | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عاشق | ||
پخش صوت |
عشق آورنده ، شيفته دل، دل داده ، دل از دست داده ، کلمه "عاشق" در زبان فارسی به معنای کسی است که عشق ورزیده و به نوعی عاشق شده است. برای استفاده صحیح از این کلمه، میتوان به نکات زیر توجه کرد: جنس کلمه: "عاشق" به عنوان یک اسم مذکر به کار میرود، اما در زبان فارسی میتواند برای هر دو جنس استفاده شود. در زبان محاورهای، معمولاً برای زنان از "عاشق" به همراه "عاشقانه" یا "عاشقانه" بهمعنای حالت عاشقانه استفاده میشود. مفرد و جمع: جمع کلمه عاشق "عاشقان" است. به عنوان مثال، "عاشقان واقعی همیشه در چالشاند." صفت و مفعول: "عاشق" میتواند به عنوان صفت به کار برود. مثلاً "او یک عاشق واقعی است." همچنین میتواند به عنوان مفعول به کار رود: "عاشق او هستم." کاربرد در جملات: استفاده از کلمه "عاشق" در جملات باید به گونهای باشد که مفهوم آن روشن باشد. به عنوان مثال: قیدهای عاشقانه: میتوانید از قیدهای مختلف برای توصیف حال عاشقانه استفاده کنید. برای مثال: به طور کلی، استفاده از کلمه "عاشق" در جملات باید به مفهوم عشق و علاقه دقت داشته باشد و با ساختارهای نگارشی صحیح همراه باشد.
دل سوخته ، دلباخته
1- دلباخته، دلداده، سودازده، شيدا، شيفته، عشيق، مفتون
2- نوازنده
معشوق
lover, sparker, amorist, paramour, swain, loving, fond, amorous, lovesome, lovey-dovey
عاشق، حبيب، العاشق، محبوب، صب عاشق، نصير متحمس، خليل، صديق محب، هاوى السينما
sevgili
amoureux
liebhaber
amante
amante
معشوق، معشوقه، دوستدار، فاسق، جرقهزن، زن باز، عاشق پیشه، موله، یار، رفیقه، جوان روستایی، نوکر، با محبت، صمیمی، خاطرخواه، محبت امیز، مایل، علاقمند، شیفته، مشتاق، محبوب، مطبوع