عاق
licenseمعنی کلمه عاق
معنی واژه عاق
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی: عاقّ]
مختصات:
(قّ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
'Aqq
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
171
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
jam
ترکی
ah
فرانسوی
ah
آلمانی
ach
اسپانیایی
agh
ایتالیایی
ah
عربی
مربى | مربى الفاكهة , مأزق , ضغط , عطل , زحمة حركة المواصلات , عقبة , عائق , كوم , فرملة , انهراس , إنسداد , ورطة , تكدس , تعطل , شوش , سحق , هرس , حشا , إشترك في حفلة , انسد , غرز , كبح السيارة فجأة , حفل لموسيقى الجاز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "عاق" در زبان فارسی به معنای عاقل یا باهوش است. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد:
-
استفاده صحیح:
- "عاق" معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و میتواند به افراد یا مواردی اطلاق شود که به دلیل تفکر و خردورزی، عاقل محسوب میشوند.
-
مفرد و جمع:
- "عاق" به صورت مفرد است و برای جمع میتوان از "عاقین" یا "عاقین" استفاده کرد.
-
همخانوادهها:
- از خانوادههای معنایی این کلمه میتوان به "عقل"، "عاقل" و "عقلی" اشاره کرد.
-
قید و فعل:
- این کلمه معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و میتواند در قالب جملات متفاوت به کار رود، مثلاً: "او شخصی عاق است."
-
نگارش:
- در نوشتار رسمی و ادبی، همواره باید دقت کرد که از املای صحیح کلمات و قواعد دستوری پیروی شود.
- صدای کلمه:
- در گفتار، به تلفظ صحیح و واضح این کلمه توجه شود تا مفهوم آن به خوبی منتقل شود.
به طور کلی، "عاق" واژهای است که در نگارشی صحیح و منطقی میتواند در توصیف شخصیات یا ویژگیهای عقلانی افراد استفاده شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به خاطر رفتارهای ناپسندش، به عنوان یک عاق در خانواده شناخته میشود.
- عاق بودن به این معناست که فرد نسبت به والدین خود بیاحترامی میکند و این موضوع باعث ناراحتی آنان میشود.
- در جامعه، عاق بودن نه تنها مورد انتقاد قرار میگیرد، بلکه به عنوان یک ناپسندی اجتماعی شناخته میشود.