عرف
licenseمعنی کلمه عرف
معنی واژه عرف
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- تداول، رسم، سنت، عادت 2- قانون 3- معروفيت | ||
متضاد | شرع | ||
انگلیسی | custom, tradition, practice, common law, praxis, civil law, consuetude, habit, secular law, temporal law | ||
عربی | عرف، عادة، رسوم جمركية، جمرك، زبون، شيمة، الزبانة معاملة المستهلك، مخصص | ||
مرتبط | مرسوم، خوی، روایت متداول، تمرین، عمل، ممارست، ورزش، حقوق عرفی، رویه، مثال، اعتیاد، رسم وروش، خو، جامه، لباس روحانیت، روش طرز رشد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عرف" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با آن اشاره میکنیم:
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "عرف" در متون فارسی به درستی استفاده کرد. | ||
واژه | عرف | ||
معادل ابجد | 350 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | 'orf | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
مختصات | (عُ رْ) [ ع . ] | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عرف | ||
پخش صوت |
شناختگي، نيکويي، خوي و عادت، متداول ميان مردم کلمه "عرف" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با آن اشاره میکنیم: معناشناسی: کلمه "عرف" به معنای دانش یا آگاهی متعارف، عادت، یا روشهای پذیرفتهشده در جامعه است. همچنین در برخی موارد به معنای "شناسایی" یا "آشنایی" نیز به کار میرود. نحوه نوشتن: کلمه "عرف" باید به صورت صحیح و بدون هیچ گونه تغییر در املای آن نوشته شود. میتوان گفت "عرف" به شکل زیر نوشته میشود: استفاده در جملات: قواعد نگارشی: با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "عرف" در متون فارسی به درستی استفاده کرد.
1- تداول، رسم، سنت، عادت
2- قانون
3- معروفيت
شرع
custom, tradition, practice, common law, praxis, civil law, consuetude, habit, secular law, temporal law
عرف، عادة، رسوم جمركية، جمرك، زبون، شيمة، الزبانة معاملة المستهلك، مخصص
مرسوم، خوی، روایت متداول، تمرین، عمل، ممارست، ورزش، حقوق عرفی، رویه، مثال، اعتیاد، رسم وروش، خو، جامه، لباس روحانیت، روش طرز رشد