عریان
licenseمعنی کلمه عریان
معنی واژه عریان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی]
مختصات:
(عُ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
'oryAn
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
331
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
naked | bare , nude , bald
ترکی
çıplak
فرانسوی
nu
آلمانی
nackt
اسپانیایی
desnudo
ایتالیایی
nudo
عربی
عار | معرى , مكشوف , أعزل , مجرد , حاسر , عارية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "عریان" در زبان فارسی به معنای "برهنه" یا "بدون پوشش" است و به صورت زیر میتوانیم درباره آن قواعدی را توضیح دهیم:
-
نوشتار: "عریان" به تمام حروف خود با یکدیگر باید به شکل صحیح نوشته شود.
-
تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت "ʿoryān" است. صدای "ع" در آغاز کلمه یک صدا آوایی خاص است.
-
مفاهیم و استفاده:
- به عنوان صفت: میتوان از این کلمه به عنوان صفتی برای توصیف افراد یا اشیاء استفاده کرد. مثلاً: "او عریان بود."
- در اصطلاحات ادبی: در شعر و نثر فارسی، کلمه "عریان" گاهی به معنای بیپردهگویی یا بیان حقیقت بدون زرق و برق استفاده میشود.
-
نگارش صحیح: این کلمه در متون رسمی و ادبی باید به شکل درست نوشته شود و از اشتباهات نگارشی اجتناب گردد. به عنوان مثال، نباید آن را به صورتهای نادرست مثل "عرجان" یا "عریانی" نوشت.
- نکات نگارشی: اگر این کلمه به عنوان جزء یک جمله یا عبارت به کار رود، باید به قواعد نگارشی مربوط به جملهسازی و ساختار جملات توجه شود. مثلاً: "وی به عریانی که در زندگی داشت افتخار میکند."
با رعایت این نکات و قواعد، استفاده از کلمه "عریان" درست و به جا خواهد بود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در صبح زود، نور خورشید بر روی دشت عریان تابید و زیبایی طبیعی آن را دوچندان کرد.
- او احساس عریان بودن میکرد وقتی که رازهای درونش را برای اولین بار با کسی در میان گذاشت.
- در یک روز بارانی، درختان عریان با برگهای سوخته و خشک، منظرهای غمانگیز را به وجود آوردند.