جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
عادی، مجرد، عاری، ساده، اشکار، پوچ، بی اثر، طاس، کچل، بی مو، کل
تشریح نگارشی
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "عریان" در زبان فارسی به معنای "برهنه" یا "بدون پوشش" است و به صورت زیر میتوانیم درباره آن قواعدی را توضیح دهیم:
نوشتار: "عریان" به تمام حروف خود با یکدیگر باید به شکل صحیح نوشته شود.
تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت "ʿoryān" است. صدای "ع" در آغاز کلمه یک صدا آوایی خاص است.
مفاهیم و استفاده:
به عنوان صفت: میتوان از این کلمه به عنوان صفتی برای توصیف افراد یا اشیاء استفاده کرد. مثلاً: "او عریان بود."
در اصطلاحات ادبی: در شعر و نثر فارسی، کلمه "عریان" گاهی به معنای بیپردهگویی یا بیان حقیقت بدون زرق و برق استفاده میشود.
نگارش صحیح: این کلمه در متون رسمی و ادبی باید به شکل درست نوشته شود و از اشتباهات نگارشی اجتناب گردد. به عنوان مثال، نباید آن را به صورتهای نادرست مثل "عرجان" یا "عریانی" نوشت.
نکات نگارشی: اگر این کلمه به عنوان جزء یک جمله یا عبارت به کار رود، باید به قواعد نگارشی مربوط به جملهسازی و ساختار جملات توجه شود. مثلاً: "وی به عریانی که در زندگی داشت افتخار میکند."
با رعایت این نکات و قواعد، استفاده از کلمه "عریان" درست و به جا خواهد بود.
مثال برای واژه
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در صبح زود، نور خورشید بر روی دشت عریان تابید و زیبایی طبیعی آن را دوچندان کرد.
او احساس عریان بودن میکرد وقتی که رازهای درونش را برای اولین بار با کسی در میان گذاشت.
در یک روز بارانی، درختان عریان با برگهای سوخته و خشک، منظرهای غمانگیز را به وجود آوردند.
برهنه ، عاري، لخت، بدون لباس برهنه، پتي، عور، لخت پوشيده، مستور naked, bare, nude, bald عار، معرى، مكشوف، أعزل، مجرد، حاسر، عارية çıplak nu nackt desnudo nudo عادی، مجرد، عاری، ساده، اشکار، پوچ، بی اثر، طاس، کچل، بی مو، کل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "عریان" در زبان فارسی به معنای "برهنه" یا "بدون پوشش" است و به صورت زیر میتوانیم درباره آن قواعدی را توضیح دهیم:
نوشتار: "عریان" به تمام حروف خود با یکدیگر باید به شکل صحیح نوشته شود.
تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت "ʿoryān" است. صدای "ع" در آغاز کلمه یک صدا آوایی خاص است.
مفاهیم و استفاده:
به عنوان صفت: میتوان از این کلمه به عنوان صفتی برای توصیف افراد یا اشیاء استفاده کرد. مثلاً: "او عریان بود."
در اصطلاحات ادبی: در شعر و نثر فارسی، کلمه "عریان" گاهی به معنای بیپردهگویی یا بیان حقیقت بدون زرق و برق استفاده میشود.
نگارش صحیح: این کلمه در متون رسمی و ادبی باید به شکل درست نوشته شود و از اشتباهات نگارشی اجتناب گردد. به عنوان مثال، نباید آن را به صورتهای نادرست مثل "عرجان" یا "عریانی" نوشت.
نکات نگارشی: اگر این کلمه به عنوان جزء یک جمله یا عبارت به کار رود، باید به قواعد نگارشی مربوط به جملهسازی و ساختار جملات توجه شود. مثلاً: "وی به عریانی که در زندگی داشت افتخار میکند."
با رعایت این نکات و قواعد، استفاده از کلمه "عریان" درست و به جا خواهد بود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در صبح زود، نور خورشید بر روی دشت عریان تابید و زیبایی طبیعی آن را دوچندان کرد.
او احساس عریان بودن میکرد وقتی که رازهای درونش را برای اولین بار با کسی در میان گذاشت.
در یک روز بارانی، درختان عریان با برگهای سوخته و خشک، منظرهای غمانگیز را به وجود آوردند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر