عزیز
licenseمعنی کلمه عزیز
معنی واژه عزیز
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | ارجمند، شايسته، عاليقدر، عزتمند، گرامي، گرانمايه، محترم، نورچشم | ||
| متضاد | ذليل | ||
| انگلیسی | dear, darling, precious, honey, sweetheart, turtledove | ||
| عربی | العزيز، حبيب، حبيبة، محبوب، عزيز، غال، بإعزاز، بثمن غالي، عزيزي | ||
| ترکی | canım | ||
| فرانسوی | cher | ||
| آلمانی | liebling | ||
| اسپانیایی | estimado | ||
| ایتالیایی | caro | ||
| مرتبط | گرامی، گران، محبوب، چیز عزیز و پربها، پر ارزش، گرانبها، قیمتی، نفیس، فوق العاده، عسل، شهد، انگبین، معشوق، یار، دلبر، معشوقه، دلارام، مامانی، کبوتر قمری | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عزیز" در زبان فارسی به صورت‌های مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد و قواعد نگارشی خاصی دارد. در زیر به چند نکته درباره‌ی این کلمه و استفاده‌ی صحیح آن اشاره می‌شود:
با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به زیبایی از کلمه "عزیز" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
| واژه | عزیز | ||
| معادل ابجد | 94 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | 'aziz | ||
| نقش دستوری | صفت | ||
| ترکیب | (صفت) [عربی، جمع: اعزّاء و اعزَّة] | ||
| مختصات | (عَ) [ ع . ] (ص .) | ||
| آواشناسی | 'aziz | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی عزیز | ||
| پخش صوت | |||
شريف و بزرگوار و با عزت، منيع، گران کلمه "عزیز" در زبان فارسی به صورت‌های مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد و قواعد نگارشی خاصی دارد. در زیر به چند نکته درباره‌ی این کلمه و استفاده‌ی صحیح آن اشاره می‌شود: معنی و کاربرد: "عزیز" به معنای دوست‌داشتنی، با احترام، محبوب و گرانبها به کار می‌رود. می‌تواند به عنوان صفت برای توصیف افراد یا اشیاء استفاده شود. نحوه‌ی نوشتن: کلمه "عزیز" به صورت زیر نوشته می‌شود: استفاده در گفتار و نوشتار: استفاده از عبارات: عباراتی مانند "عزیزم"، "عزیز من" و "عزیزان" نیز رایج هستند و به معنای ابراز محبت و احترام به کار می‌روند. قواعد انشایی: توجه کنید که در جمله‌بندی‌ها باید از ساختارهای درست استفاده کنید. به عنوان مثال: با رعایت این نکات میتوانید به درستی و به زیبایی از کلمه "عزیز" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
ارجمند، شايسته، عاليقدر، عزتمند، گرامي، گرانمايه، محترم، نورچشم
ذليل
dear, darling, precious, honey, sweetheart, turtledove
العزيز، حبيب، حبيبة، محبوب، عزيز، غال، بإعزاز، بثمن غالي، عزيزي
canım
cher
liebling
estimado
caro
گرامی، گران، محبوب، چیز عزیز و پربها، پر ارزش، گرانبها، قیمتی، نفیس، فوق العاده، عسل، شهد، انگبین، معشوق، یار، دلبر، معشوقه، دلارام، مامانی، کبوتر قمری
