عقربه
license
98
1667
100
معنی کلمه عقربه
معنی واژه عقربه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | needle, hand, pointer, gnomon, ingredient | ||
عربی | إبرة، لسع، نخس، خاط، طرز، قوى شرابا، استحث | ||
ترکی | el | ||
فرانسوی | main | ||
آلمانی | hand | ||
اسپانیایی | mano | ||
ایتالیایی | mano | ||
مرتبط | سوزن، سوزن سرنگ و گرامافون و غیره، دست، طرف، دسته، دست خط، پنجه، اشارهگر، نشان دهنده، شاهین ترازو، عقربک، اشاره کننده، شاخص، شرعیات | ||
واژه | عقربه | ||
معادل ابجد | 377 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'aqrabe | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی. فارسی] | ||
مختصات | (عَ رَ بِ) [ ع - فا. ] (اِ.) | ||
آواشناسی | 'aqrabe | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عقربه | ||
پخش صوت |
هر يک از ميله هاي فلزي باريک گردان متصل به
چرخها و دستگاههاي ساعت که گردش آنها در روي صفحه
ساعت نشان دهنده ثانيه و دقيقه و ساعت باشد
needle, hand, pointer, gnomon, ingredient
إبرة، لسع، نخس، خاط، طرز، قوى شرابا، استحث
el
main
hand
mano
mano
سوزن، سوزن سرنگ و گرامافون و غیره، دست، طرف، دسته، دست خط، پنجه، اشارهگر، نشان دهنده، شاهین ترازو، عقربک، اشاره کننده، شاخص، شرعیات