عکس
licenseمعنی کلمه عکس
معنی واژه عکس
'aks
photo
|
عکس
مترادف:
1- پرتره، تصوير، تمثال، شمايل، نقش
2- خلاف، ضد، مخالف، نقيض، وارو، وارونه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی]
مختصات:
(عَ کْ) [ ع . ]
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
'aks
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
150
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
photo | picture , photograph , shot , vignette , echo , picto-
ترکی
resim
فرانسوی
image
آلمانی
bild
اسپانیایی
imagen
ایتالیایی
immagine
عربی
صور | الصورة الفوتوغرافية , صورة فوتوغرافية , صورة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
در زبان فارسی، کلمه "عکس" به معنای تصویر یا عکسبرداری است و قواعد و نکات نگارشی مرتبط با آن به شرح زیر است:
-
نحوه استفاده: کلمه "عکس" به عنوان اسم استفاده میشود و میتواند به صورت مفرد و جمع به کار رود. جمع آن "عکسها" است.
-
حروف اضافه:
- برای بیان مالکیت میتوان گفت: "عکسِ من"، "عکسِ او" و ...
- برای بیان مکان: "عکس در دیوار است"، "عکس روی میز است".
-
ترکیبهای خاص:
- "عکسبرداری" به معنای عمل گرفتن عکس.
- "عکسخانه" به معنای مکانی که عکسها را در آن چاپ یا نگهداری میکنند.
-
نشانههای نگارشی:
- هنگام استفاده از کلمه "عکس" در جمله، همانند سایر اسمها میتوان از ویرگول، نقطه، علامت تعجب و سئوال استفاده کرد.
- مثال: "این عکس زیبا است." یا "توی این عکس چه کسی است؟"
- استفاده در جملات:
- جملات خبری: "او یک عکس زیبا گرفته است."
- جملات سوالی: "آیا این عکس متعلق به توست؟"
- جملات انشایی: "عکسهایی که از طبیعت گرفتهام همیشه برایم یادآور لحظات خوب است."
با رعایت این نکات، میتوان به طور مؤثر و صحیح از کلمه "عکس" در نوشتههای فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- دیروز در پارک یک عکس زیبا از غروب خورشید گرفتم.
- او همیشه عکسهای خانوادگی را به دیوار اتاقش میزند.
- وقتی به تعطیلات رفتیم، برای ثبت لحظات خوش عکسهای زیادی گرفتیم.