علف
licenseمعنی کلمه علف
معنی واژه علف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی] (زیستشناسی)
مختصات:
(عَ لَ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
180
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
عشب | كلأ , حشيش , نجيل , خضر , رعى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "علف" در زبان فارسی به معنای گیاهان سبز و کمارتفاع است. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
نحو:
- "علف" به عنوان یک اسم عمومی و غیرمعدود به کار میرود.
- میتوان از این کلمه به عنوان فاعل، مفعول و یا متعلق به قید استفاده کرد.
-
صرف:
- "علف" در حالتهای مختلفی میتواند به کار رود، مانند "علفها" (جمع) و "علفی" (صفت).
-
ترکیب:
- این کلمه میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود، مانند "علفزار" (مکانی که علفها در آن رشد کردهاند) و "علفخوار" (حیواناتی که علف میخورند).
-
علامتگذاری:
- در نوشتار، باید توجه داشت که کلمه "علف" در صورت استفاده در جملات به درستی و بدون اشتباه املایی نوشته شود.
-
قید مکان و زمان:
- میتوان این کلمه را در جملات مختلف به کار برد: "علفها در این منطقه به وفور یافت میشوند."
- استفاده در متون ادبی:
- "علف" میتواند در شعر و نثر به عنوان نماد زندگی، سرسبزی و طبیعت نیز به کار رود.
به طور کلی، "علف" یک واژه ساده اما کاربردی در زبان فارسی است که در زمینههای مختلف علمی، هنری و ادبی به کار میرود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- علفهای سبز در پارک، زیبایی خاصی به طبیعت بخشیدهاند.
- گاهی اوقات، یک پیادهروی در کنار چمن و علفهای تازه، روح را تازه میکند.
- گوسفندها در صحرا علف میخورند و به آرامی در حال چرا هستند.