عمر
licenseمعنی کلمه عمر
معنی واژه عمر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- حيات، روزگار، زندگي، زندگاني 2- زاد، سن | ||
انگلیسی | life, lifetime, age, umar | ||
عربی | حياة | ||
ترکی | hayat | ||
فرانسوی | vie | ||
آلمانی | leben | ||
اسپانیایی | vida | ||
ایتالیایی | vita | ||
مرتبط | زندگی، حیات، جان، دوام، زیست، مادام العمر، دوره زندگی، ابد، مدت زندگی، عصر، پیری، دوره، سن بلوغ | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عمر" در زبان فارسی به معنای "مدت زندگی" یا "زمان حیات" است و به اشکال مختلفی میتواند در جملات مورد استفاده قرار گیرد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و کاربردی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
در نوشتار و گفتار خود میتوانید از "عمر" به شیوههای مختلف استفاده کنید، اما توجه به قواعد نگارشی و معنایی همیشه ضروری است. | ||
واژه | عمر | ||
معادل ابجد | 310 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | 'omr | ||
نقش دستوری | اسم خاص اشخاص | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
مختصات | (عُ مْ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | 'omar | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عمر | ||
پخش صوت |
دير داشتن و باقي گذاردن، دير ماندن و زيستن، زندگاني، کلمه "عمر" در زبان فارسی به معنای "مدت زندگی" یا "زمان حیات" است و به اشکال مختلفی میتواند در جملات مورد استفاده قرار گیرد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و کاربردی مربوط به این کلمه اشاره میشود: نحوه نوشتن: کلمه "عمر" به صورت صحیح باید با حروف الفبای فارسی نوشته شود و از نداشتن اعراب و نشانههای افزودنی اطمینان حاصل شود. نوع کلمه: "عمر" یک اسم است و به مفهوم زمان زندگی انسانها یا موجودات زنده اشاره دارد. در برخی متون ادبی و دینی به معنای عمری که الهی یا مقدر شده نیز به کار میرود. ترکیب با دیگر کلمات: میتوان از "عمر" در ترکیب با دیگر کلمات استفاده کرد، مانند: قید و صفت: میتوان "عمر" را با قیدها و صفتهای مختلف توصیف کرد. مثلاً: استفاده در جملات: به عنوان مثال: در نوشتار و گفتار خود میتوانید از "عمر" به شیوههای مختلف استفاده کنید، اما توجه به قواعد نگارشی و معنایی همیشه ضروری است.
بقاء، حيات
1- حيات، روزگار، زندگي، زندگاني
2- زاد، سن
life, lifetime, age, umar
حياة
hayat
vie
leben
vida
vita
زندگی، حیات، جان، دوام، زیست، مادام العمر، دوره زندگی، ابد، مدت زندگی، عصر، پیری، دوره، سن بلوغ