غریو
licenseمعنی کلمه غریو
معنی واژه غریو
qariv
cry
|
غریو
مترادف:
افغان، بانگ، جيغ، خروش، داد، دادوبيداد، زاري، غوغا، فرياد، فغان، گريه، نعره، ولوله، همهمه، هياهو
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(بن مضارعِ غریویدن)
مختصات:
(غَ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
qariv
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
1216
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
cry | uproar , outcry , hullabaloo , roar , ghorio
ترکی
ağlamak
فرانسوی
pleurs
آلمانی
weinen
اسپانیایی
llanto
ایتالیایی
pianto
عربی
صرخة | بكاء , هتاف , نحيب , نباح , شعار سياسي , صرخ , صاح , بكى , عج , نادى , أثار ضجة , تباكى , عوى , نبح , نعب , التمس , أذاع , أعلن عن , يبكي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "غریو" به معنای صدا یا فریاد بلند است و در زبان فارسی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، میتوانید به نکات زیر توجه کنید:
-
نحو و صرف:
- "غریو" به عنوان اسم به کار میرود و میتواند در جملات مختلف به عنوان فاعل، مفعول یا complement (مکمل) استفاده شود.
- برای مثال: "غریو او در شب در دل شب طنینانداز شد."
-
حالت جمع:
- جمع "غریو" به صورت "غریوها" یا "غریوهای" به کار میرود.
- مثال: "غریوهای شب برگرفته از احساسات عمیق است."
-
قید و صفت:
- میتوان از "غریو" به عنوان قید در جملات استفاده کرد: "او با غریو به جشن وارد شد."
- همچنین میتوان آن را به عنوان صفت توصیفی در جملات به کار برد: "این صدا غریو بود و دل را به شوق میآورد."
-
توجه به هممعنیها:
- معانی همخانواده یا هممعنی با "غریو" میتوانند در نوشتار شما تنوع ایجاد کنند، مانند "فریاد"، "ندای بلند" و غیره.
- نکات نگارشی:
- هنگام استفاده از "غریو" در متن، دقت کنید که با سایر واژگان و جملات همخوانی داشته باشد.
- از به کار بردن این کلمه در جملات بیمعنا یا ساختارهای نادرست خودداری کنید.
با رعایت این قواعد و نکات، میتوانید از کلمه "غریو" به شکل درست و مؤثری در نگارش فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در میان جنگل، غریو پرندگان در صبحگاه به گوش میرسید و همه جا را پر از طراوت میکرد.
- غریو امواج دریا بر سواحل، حس آرامش و هیجان را همزمان به همراه داشت.
- در شبهای گرم تابستان، غریو قنادیها و صدای شادی مردم در خیابانها به اوج خود میرسید.