استلام
licenseمعنی کلمه استلام
معنی واژه استلام
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | stellam | ||
| عربی | طلب | ||
| ترکی | rica etmek | ||
| فرانسوی | demande | ||
| آلمانی | anfrage | ||
| اسپانیایی | pedido | ||
| ایتالیایی | richiesta | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "استلام" در زبان فارسی به معنای "دست گرفتن" یا "گرفتن" است، و معمولاً در مباحث حقوقی و اداری به کار می‌رود. برای نگارش صحیح و استفاده‌ی درست از این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:
استفاده‌ی صحیح از این واژه نه تنها به بهبود نگارش کمک می‌کند، بلکه در فهم متن نیز تأثیر مثبتی دارد. | ||
| واژه | استلام | ||
| معادل ابجد | 532 | ||
| تعداد حروف | 6 | ||
| تلفظ | 'estelām | ||
| ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] | ||
| مختصات | (اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی استلام | ||
| پخش صوت | |||
- 1 گردن نهادن - 2 رامش خواستن کلمه "استلام" در زبان فارسی به معنای "دست گرفتن" یا "گرفتن" است، و معمولاً در مباحث حقوقی و اداری به کار می‌رود. برای نگارش صحیح و استفاده‌ی درست از این کلمه، نکات زیر قابل توجه است: نحوه نگارش: جنس و نوع کلمه: استفاده در جملات: هم‌معناها و مترادف‌ها: استفاده‌ی صحیح از این واژه نه تنها به بهبود نگارش کمک می‌کند، بلکه در فهم متن نیز تأثیر مثبتی دارد.
- 1 زره خواستن - 2 از ناکسان زن خواستن
- 1 بساويدن بر ماسيدن
(لمس کردن از راه دست کشيدن)
- 2 در بر گرفتن - 3 آشتي کردن
(مصدر) - 1 لمس کردن بسودن
دست کشيدن بچيزي . يا استلام حجر .
بسودن سنگ (بلب يا دست)
سنگ را لمس کردن . - 2 بوسه دادن .
- 3 در بر گرفتن . - 4 صلح کردن .
stellam
طلب
rica etmek
demande
anfrage
pedido
richiesta
