فراخی
licenseمعنی کلمه فراخی
معنی واژه فراخی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | سعه، فراخنا، فراواني، گشادگي، گشادي، گنجايش، وسعت | ||
| متضاد | تنگي | ||
| انگلیسی | wideness, ampleness, amplitude, largeness, farry | ||
| عربی | فسحة، التوسيع | ||
| ترکی | farakhi | ||
| فرانسوی | farakhi | ||
| آلمانی | farakhi | ||
| اسپانیایی | farakhi | ||
| ایتالیایی | farakhi | ||
| مرتبط | فراوانی، دامنه، نوسان، میدان نوسان، بزرگی، فراخ | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فراخی" به معنای گسترش یا وسعت است و به عنوان اسم یا صفت در زبان فارسی استفاده می‌شود. در زیر چند نکته در مورد قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه ارائه می‌شود:
با رعایت این اصول و قواعد، می‌توان از کلمه "فراخی" به صورت صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
| واژه | فراخی | ||
| معادل ابجد | 891 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | farāxi | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (حاصل مصدر) [قدیمی] | ||
| مختصات | (فَ) (حامص .) | ||
| آواشناسی | farAxi | ||
| الگوی تکیه | WWS | ||
| شمارگان هجا | 3 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی فراخی | ||
| پخش صوت | |||
- 1 گشادگي فراخا فراخنا وسعت کلمه "فراخی" به معنای گسترش یا وسعت است و به عنوان اسم یا صفت در زبان فارسی استفاده می‌شود. در زیر چند نکته در مورد قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه ارائه می‌شود: املا و رسم‌الخط: "فراخی" به همین شکل نوشته می‌شود و باید توجه کرد که به صورت صحیح و خوانا نوشته شود. جنس و تعداد: "فراخی" اسم مؤنث است و در حالت جمع به "فراخ‌ها" تغییر می‌کند. در جملات باید به این جنس و تعداد توجه داشت. کاربرد: این کلمه می‌تواند در جملات به عنوان صفت و یا اسم به کار رود. مثلاً: ترکیب‌ها: کلمه "فراخی" می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود. مانند "فراخی فضا" یا "فراخی قلب". با رعایت این اصول و قواعد، می‌توان از کلمه "فراخی" به صورت صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
- 2 پهنا - 3 فراواني وفور مقابل
قحط تنگي - 4 افزوني بيشي .
يا فراخي چشم . - 1 گشادگي چشم
- 2 خوشخويي - 3 وفاداري .
سعه، فراخنا، فراواني، گشادگي، گشادي، گنجايش، وسعت
تنگي
wideness, ampleness, amplitude, largeness, farry
فسحة، التوسيع
farakhi
farakhi
farakhi
farakhi
farakhi
فراوانی، دامنه، نوسان، میدان نوسان، بزرگی، فراخ
