فرجه
licenseمعنی کلمه فرجه
معنی واژه فرجه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- امان، ضر بالاجل، فاصله، فرصت، مهلت 2- درز، رخنه، شكاف | ||
انگلیسی | respite,break,interval,period,hole,interspace,slit,slot,value | ||
عربی | فرجة | ||
ترکی | farjah | ||
فرانسوی | farjah | ||
آلمانی | farjah | ||
اسپانیایی | farjah | ||
ایتالیایی | farjah | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فرجه" در زبان فارسی به معنای "فرصت" یا "زمانی برای استراحت و تجدید قوا" به کار میرود. در زیر به برخی از نکات گرامری و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
از آنجایی که نوشتن به طور صحیح و رعایت قواعد دیکته و نگارش مهم است، بهتر است هنگام استفاده از این کلمه به نوشتن صحیح آن توجه شود. | ||
واژه | فرجه | ||
معادل ابجد | 288 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | forje | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: فرجَة، جمع: فُرَج] | ||
مختصات | (فُ رْ جِ) [ ع . فرجة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | forje | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی فرجه | ||
پخش صوت |
رخنه و شکاف کلمه "فرجه" در زبان فارسی به معنای "فرصت" یا "زمانی برای استراحت و تجدید قوا" به کار میرود. در زیر به برخی از نکات گرامری و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم: نحوه استفاده: کلمه "فرجه" معمولاً بهعنوان اسم و به معنای زمانبندی برای انجام کاری یا فرصتی برای استراحت به کار میرود. نحوه صرف و تجمع: "فرجه" به صورت مفرد استفاده میشود و جمع آن "فُرَج" است. دامنه کاربرد: این کلمه بیشتر در متون رسمی، اداری و علمی بهکار میرود و در گفتارهای روزمره کمتر شنیده میشود. جایگاه در جمله: "فرجه" معمولاً در جمله بهعنوان اسم مفعول یا اسم فاعل میآید. بهعنوان مثال: از آنجایی که نوشتن به طور صحیح و رعایت قواعد دیکته و نگارش مهم است، بهتر است هنگام استفاده از این کلمه به نوشتن صحیح آن توجه شود.
1- امان، ضر بالاجل، فاصله، فرصت، مهلت
2- درز، رخنه، شكاف
respite,break,interval,period,hole,interspace,slit,slot,value
فرجة
farjah
farjah
farjah
farjah
farjah