جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

farmāndeh
commander  |

فرمانده

معنی: کسي که حکم و فرمان ميدهد و امر ميکند
305 | 0
مترادف: 1- آمر 2- امير، سالار، سپهسالار، سردار، سركرده، سرلشكر
متضاد: فرمانبر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت)
مختصات: ( ~ . دِ) (ص فا.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: farmAndeh
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 380
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
commander | chief , leader , commandant , admiral , prefect , monarch , commander-in-chief
ترکی
komutan
فرانسوی
le commandant
آلمانی
der kommandant
اسپانیایی
el comandante
ایتالیایی
il comandante
عربی
قائد | آمر , قائد عسكري , ضابط في البحرية , القائد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "فرمانده" از نظر قواعد فارسی و نگارشی به شرح زیر است:

  1. ساختار کلمه: "فرمانده" یک کلمه مرکب است که از دو بخش "فرمان" و "ده" تشکیل شده است. "فرمان" به معنای دستوری است که صادر می‌شود و "ده" به معنای کسی است که آن فرمان را می‌دهد.

  2. نوع کلمه: "فرمانده" یک اسم است و به شخصی اشاره دارد که مسئولیت یا سمت رهبری و هدایت یک گروه یا واحدی را بر عهده دارد.

  3. جمع‌سازی: جمع "فرمانده" "فرماندهان" یا "فرمانده‌ها" است. در نوشتار رسمی بهتر است از "فرماندهان" استفاده شود.

  4. نقطه‌گذاری: این کلمه در جملات باید به درستی و در جای مناسب خود قرار گیرد. معمولاً در جملات خبری، این کلمه بعد از فعل قرار می‌گیرد.

  5. اصطلاحات مرتبط: در زبان فارسی، اصطلاحات و عبارات مختلفی با کلمه "فرمانده" وجود دارد، مانند "فرماندهی" (فرآیند یا عمل رهبری) و "فرماندهی واحد" (رهبری یک گروه خاص).

  6. مورد استفاده: این کلمه در متون نظامی، مدیریتی، اجتماعی و آموزش و پرورش به وفور استفاده می‌شود.

  7. توجه به املای صحیح: در نوشتن این کلمه باید به املای آن دقت کرد و از نوشتن نادرست آن (مثلاً "فرمانده") پرهیز کرد.

در نهایت، "فرمانده" یک اصطلاح مهم و پرکاربرد در زبان فارسی است که به دلایل مختلف در متون مختلف با معانی و مفهوم‌های گوناگون به کار می‌رود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. فرمانده نیروهای ویژه با برنامه‌ریزی دقیق، عملیات نجات گروگان‌ها را به خوبی مدیریت کرد.
  2. در جلسه صبحگاهی، فرمانده به تمام اعضای تیم دستورالعمل‌های مهم را ابلاغ کرد.
  3. احترام به فرمانده و رعایت سلسله‌مراتب در هر سازمان نظامی از اصول اساسی موفقیت است.

واژگان مرتبط: رئیس، تخماق، ضابط، فرمانفرما، فرمانروا، سر، پیشرو، سید، رهبر، رئيس، پیشوا، راهنما، راس، افسر فرمانده، دریاسالار، امیرالبحر، عالی ترین افسرنیروی دریایی، بخشدار، افسر ارشد، پادشاه، سلطان، شهریار، فرمانروای مطلق، مرد کلاهدار، سپهبد، خیلباش

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری