فرو هشتن
license
98
1667
100
معنی کلمه فرو هشتن
معنی واژه فرو هشتن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | drape, flow, free, hang, unbrace, falling | ||
عربی | ثنى، كسا، كسا بالجوخ، علق الستارة، جعل للثوب ثنيات، ستارة | ||
مرتبط | با پارچه مزین کردن، فروهشتن، با پارچه پوشانیدن، جاری بودن، روان شدن، سلیس بودن، شریدن، خالی کردن، ازاد کردن، حق رای دادن، ازادی بخشیدن، ترخیص کردن، چسبیدن به، اویختن، اویزان کردن، طناب انداختن، بدار اویختن، گشودن، رها یا ازاد کردن، شل کردن، تضعیف کردن | ||
واژه | فرو هشتن | ||
معادل ابجد | 1041 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی فرو هشتن | ||
پخش صوت |
- 1 پايين گذاشتن بر زمين نهادن
- 2 آويزان کردن - 3 پايين افتادن
- 4 سست گشتن - 5 آويزان شدن .
drape, flow, free, hang, unbrace, falling
ثنى، كسا، كسا بالجوخ، علق الستارة، جعل للثوب ثنيات، ستارة
با پارچه مزین کردن، فروهشتن، با پارچه پوشانیدن، جاری بودن، روان شدن، سلیس بودن، شریدن، خالی کردن، ازاد کردن، حق رای دادن، ازادی بخشیدن، ترخیص کردن، چسبیدن به، اویختن، اویزان کردن، طناب انداختن، بدار اویختن، گشودن، رها یا ازاد کردن، شل کردن، تضعیف کردن