فلوت
licenseمعنی کلمه فلوت
معنی واژه فلوت
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | flute,fife,panpipe | ||
| عربی | مزمار، ناي، الفلوت آلة عزف، أخدود، المخززة ثنية، حدث صوتا كصوت الفلوت، عزف على الفلوت، خدد، الفلوت | ||
| ترکی | flüt | ||
| فرانسوی | flûte | ||
| آلمانی | flöte | ||
| اسپانیایی | flauta | ||
| ایتالیایی | flauto | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فلوت" در زبان فارسی به معنی نوعی ساز بادی است و در نوشتار و گفتار فارسی قواعد خاصی دارد. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:
همچنین، توجه به قواعد عمومی نگارش مانند استفاده از حروف بزرگ در ابتدای جمله و رعایت فاصله‌ها از دیگر نکات مهم است. | ||
| واژه | فلوت | ||
| معادل ابجد | 516 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | folut | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [فرانسوی: flûte] (موسیقی) | ||
| مختصات | (فُ لُ) [ فر. ] (اِ.) | ||
| آواشناسی | folut | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی فلوت | ||
| پخش صوت | |||
مجموع کشتيهاي جنگي يک کشور کلمه "فلوت" در زبان فارسی به معنی نوعی ساز بادی است و در نوشتار و گفتار فارسی قواعد خاصی دارد. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌شود: نحوه نوشتن: کلمه "فلوت" به همین شکل و با حروف فارسی نوشته می‌شود. در نوشتار رسمی یا ادبی می‌توان از نگارش صحیح آن اطمینان حاصل کرد. جنس یا نوع کلمه: "فلوت" یک اسم است و معمولاً به ساز اشاره دارد. می‌توان آن را به عنوان اسم جمع نیز به کار برد (مانند: فلوت‌ها). جمع بستن: برای جمع بستن کلمه "فلوت"، می‌توان از "فلوت‌ها" استفاده کرد. نقطه‌گذاری: در جملات، بسته به محل و نوع جمله، ممکن است نیاز به نقطه‌گذاری باشد. به عنوان مثال: "من فلوت می‌زنم." تحقیق و تعیین معانی: هنگام استفاده از این کلمه، می‌توان به ادبیات، فرهنگ‌ها یا تاریخچه ساز فلوت اشاره کرد، که می‌تواند به غنای متن افزوده و اطلاعات بیشتری در اختیار خواننده قرار دهد. همچنین، توجه به قواعد عمومی نگارش مانند استفاده از حروف بزرگ در ابتدای جمله و رعایت فاصله‌ها از دیگر نکات مهم است.
flute,fife,panpipe
مزمار، ناي، الفلوت آلة عزف، أخدود، المخززة ثنية، حدث صوتا كصوت الفلوت، عزف على الفلوت، خدد، الفلوت
flüt
flûte
flöte
flauta
flauto
