فوج
licenseمعنی کلمه فوج
معنی واژه فوج
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ارتش، جند، جوخه، جيش، خيل، رژيمان، سپاه، عسكر، قشون، گروه، لشكر، هنگ | ||
انگلیسی | fuji | ||
عربی | فوجي | ||
ترکی | geçiştirmek | ||
فرانسوی | truquer | ||
آلمانی | fudge | ||
اسپانیایی | dulce de azúcar | ||
ایتالیایی | truffa | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فوج" در زبان فارسی به معنای گروهی از افراد یا نیروها است و معمولاً به عنوان نام جمعی برای نیروهای نظامی یا گروههای بزرگ به کار میرود. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکات زیر حائز اهمیت هستند:
با رعایت این نکات میتوان از کلمه "فوج" به درستی در نگارشها و محاورهها استفاده کرد. | ||
واژه | فوج | ||
معادل ابجد | 89 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | fo[w]j | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: فَوج، جمع: افواج] | ||
مختصات | (فُ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | fowj | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی فوج | ||
پخش صوت |
جماعت مردم يا جماعتي که بشتاب گذرد کلمه "فوج" در زبان فارسی به معنای گروهی از افراد یا نیروها است و معمولاً به عنوان نام جمعی برای نیروهای نظامی یا گروههای بزرگ به کار میرود. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکات زیر حائز اهمیت هستند: نویسهخوانی: کلمه "فوج" به صورت درست باید با حروف فارسی نوشته شود. حروف آن به صورت "ف"، "و" و "ج" است. اعداد و جنس: این کلمه به صورت جمع استفاده میشود، بنابراین در جملات مربوطه باید به جمع بودن آن توجه شود. مثلاً: "فوجهای نظامی در میدان حاضر بودند." قید و صفت: میتوان به کلمه "فوج" قید یا صفتهایی اضافه کرد تا توصیف دقیقتری ارائه شود. به عنوان مثال: "فوج بزرگ"، "فوج منظم" یا "فوج مسلح". ساختار جمله: در جملهنویسی، به منظور وضوح بیشتر، بهتر است از جملات کوتاه و روشن استفاده کنید. مثلاً: "فوج نیروهای ویژه به عملیات رفت." با رعایت این نکات میتوان از کلمه "فوج" به درستی در نگارشها و محاورهها استفاده کرد.
ارتش، جند، جوخه، جيش، خيل، رژيمان، سپاه، عسكر، قشون، گروه، لشكر، هنگ
fuji
فوجي
geçiştirmek
truquer
fudge
dulce de azúcar
truffa