قابلیت
licenseمعنی کلمه قابلیت
معنی واژه قابلیت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- استحقاق 2- استطاعت، استعداد، اهليت، سزاواري، شايستگي، لياقت 3- توان، عرضه، قوه، كفايت 4- پذيرش، 5- امكان | ||
متضاد | فاعليت | ||
انگلیسی | capability, ability, susceptibility, sufficiency | ||
عربی | قدرة، مقدرة، قابلية، كفاءة، موهبة، تضلع، كفاءات قابلة للتطوير، الإمكانية | ||
ترکی | yetenek | ||
فرانسوی | capacité | ||
آلمانی | fähigkeit | ||
اسپانیایی | capacidad | ||
ایتالیایی | capacità | ||
مرتبط | توانایی، صلاحیت، لیاقت، استعداد پیشرفت، سامان، شایستگی، امادگی، حساسسیت، فروگیری، کفایت، بسندگی، مقدار کافی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «قابلیت» به معنای توانایی یا مهارتهای خاص در انجام یک کار یا فعالیت استفاده میشود. در زبان فارسی، برای نوشتن و استفاده از این کلمه برخی نکات قواعدی و نگارشی وجود دارد که به شرح زیر است:
با رعایت این نکات میتوان به درستی از کلمه «قابلیت» در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | قابلیت | ||
معادل ابجد | 543 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | qābeliy[y]at | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: قابلیَّة] | ||
مختصات | (بِ یَّ) (مص جع .) | ||
آواشناسی | qAbeliyyat | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی قابلیت | ||
پخش صوت |
سزاواري، استعداد، لياقت کلمه «قابلیت» به معنای توانایی یا مهارتهای خاص در انجام یک کار یا فعالیت استفاده میشود. در زبان فارسی، برای نوشتن و استفاده از این کلمه برخی نکات قواعدی و نگارشی وجود دارد که به شرح زیر است: نوشتار صحیح: کلمه «قابلیت» به همین صورت و با حروف درست نوشته میشود و نباید املای آن تغییر کند. جنس کلمه: «قابلیت» از نوع اسم است و به معنای خاص یا کلی بودن بستگی به متن دارد. نقش نحوی: «قابلیت» میتواند به عنوان اسم فاعل در جملات مختلف به کار رود و معمولاً میتواند ادوات وصفی و اضافی را به خود اختصاص دهد. مثلاً: مفرد و جمع: "قابلیت" در حالت مفرد به کار میرود و جمع آن «قابلیتها» است: استفاده در متون رسمی: در متون رسمی و علمی، کلمه «قابلیت» معمولاً با دقت و در زمینههای خاص به کار میرود، مانند قابلیتهای علمی، اجتماعی، و فنی. با رعایت این نکات میتوان به درستی از کلمه «قابلیت» در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
1- استحقاق
2- استطاعت، استعداد، اهليت، سزاواري، شايستگي، لياقت
3- توان، عرضه، قوه، كفايت
4- پذيرش،
5- امكان
فاعليت
capability, ability, susceptibility, sufficiency
قدرة، مقدرة، قابلية، كفاءة، موهبة، تضلع، كفاءات قابلة للتطوير، الإمكانية
yetenek
capacité
fähigkeit
capacidad
capacità
توانایی، صلاحیت، لیاقت، استعداد پیشرفت، سامان، شایستگی، امادگی، حساسسیت، فروگیری، کفایت، بسندگی، مقدار کافی