قریب
licenseمعنی کلمه قریب
معنی واژه قریب
qarib
about
|
قریب
مترادف:
1- حدود
2- پيش، مجاور، نزد، نزديك
3- خويش، خويشاوند، قوم، وابسته
متضاد:
بعيد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت) [عربی، جمع: اَقرِباء]
مختصات:
(قَ) [ ع . ] (ص . اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
qarib
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
312
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
about | near , nigh , nearly
ترکی
neredeyse
فرانسوی
presque
آلمانی
fast
اسپانیایی
casi
ایتالیایی
quasi
عربی
عن | حول , بشأن , على وشك أن , في المتناول , حوالي , نحو , تقريبا , بحوالي , على مقربة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "قریب" در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است. برای نگارش صحیح و استفاده از این کلمه در جملات، نکات زیر را در نظر بگیرید:
-
معنا:
- "قریب" به معنی نزدیک، نزدیک به، یا کم و بیش میتواند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین به معنای "شبه" نیز آمدهاست.
-
گرامر:
- این کلمه به صورت صفت به کار میرود و میتواند به تنهایی یا در کنار اسمها برای توصیف آنها به کار برود.
- مثال: "قریب به نیمی از مردم"، "قریب به واقعیت"
-
نحو:
- معمولاً با حرف اضافه "به" به کار میرود.
- Example: "قریب به موفقیت" به معنی نزدیک به موفقیت است.
-
استفاده در متون رسمی:
- در متون رسمی و علمی معمولاً از این کلمه برای بیان تخمین یا نزدیکی به یک مقدار یا واقعیت استفاده میشود.
- نگارش:
- در نگارش، دقت کنید که "قریب" را به درستی با سایر کلمات و جملات ترکیب کنید تا معنی واضح و قابل درکی داشته باشد.
مثالهای استفاده:
- "در آن روز قریب به هزار نفر در مراسم شرکت کردند."
- "قریب به دو ساعت منتظر ماند."
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "قریب" به صورت درست و مؤثر در نگارش فارسی خود بهرهبرداری کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او قریب به دو سال است که در این شهر زندگی میکند و با فرهنگ آن آشنا شده است.
- در فصل تابستان، تقریباً هر روز در پارک نزدیک خانهام مشغول پیادهروی میشوم و قریب به دو ساعت وقت میگذارم.
- به نظر میرسد قریب به اتفاق دوستانم با این تصمیم من مخالف هستند و نظر دیگری دارند.