جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hap  |

قضا ء

معنی: ‎ - 1 به جاي آوردن ‎ - 2 آفريدن
‎ - 3 درگذشتن مردن ‎ - 4 به پايان بردن
‎ - 5 ديرکرد درنماز ‎ - 6 فرمان
از ريشه ي پارسي ‎ - 1 کاديگري داوري
دادرسي ‎ - 2 راي دادگاه
زره استوار
‎ - 1 (صفت) بجا آوردن ادا کردن
‎ - 2 مردن در گذشتن ‎ - 3 دادرسي کردن
قضاوت . يا منصب (رتبه) قضا ء . شغل
قاضي : و از متعينان کرمان ...
که هر دو مقلد منصب قضا بودند ...
‎ - 4 (اسم) تقدير سرنوشت :
حافظ ز خوبرويان بختت جز اين
قدر نيست
گر نيستت رضايي حکم قضا بگردان .
(حافظ ‎ 265)
توضيح علم حق است بانچه مي آيد
بر احسن نظام و آن عبارت است از
حکم الهي است در اعيان موجودات بر آن
نحو که هست از احوال جاري از ازل
تا ابد . يا قضا ء الهي (حق خدا) .
حکم الهي مشيت باري تعالي : قضا ء
چنان تقدير کرد که پيش از وصول بر
کيارق ارسلان ارغو را در غلامچه اي
بکارد بکشت . يا قضا ء حتمي . عبارت
از وجود صور موجوداتست بر آن ترتيب که
اراده ازلي ايجاب کرده . يا قضا ء سابق
الهي . حکم الهي از آن جهت که مقدم
بر قدر است . يا قضا ء علمي . مرتبه
ظهور در علم است مقابل عيني .
يا قضا ء عيني . مقابل قضا ء علمي .
‎ - 5 بلا : اگر قضايي رسيده همين جا
اولي ‎ - 6 (در اصطلاح ترکان عثماني
و ممالک عربي) جزويست از لوا ء
شهرستان ‎ - 7 نماز يا روزه اي که به
هنگام مقرر ادا نشده و بعدا ادا شود .
يا از قضا ء . اتفاقا . يا قضا ء را .
يا قضا ء آسماني . سرنوشت تقدير
آسماني . يا قضا ء آمده . تقدير
فراز آمده : و شعبده قضاي آمده
باز نگردد ... يا قضا ء حاجت .
‎ - 1 رفع حاجت کردن ‎ - 2 دفع فضولات
بدن کردن تهي کردن شکم . يا قضا ء
حاجت رفتن . تخليه شکم کردن از فضولات .
... ادامه
329 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 901
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
hap | mishap , i say
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "قضا" در زبان فارسی به معنای «قضاوت» یا «سرنوشت» است و در نوشتار و گفتار رسمی کاربرد بسیاری دارد. در زیر به برخی از قواعد استفاده و نگارش این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نحو و صرف:

    • "قضا" یک اسم است و می‌تواند به‌عنوان فاعل، مفعول و غیره در جملات استفاده شود.
    • در ترکیب با دیگر کلمات، معمولاً به‌عنوان اسم مرکب یا ترکیب‌های معنایی به کار می‌رود (مانند قضاوت).
  2. توصیف و قید:

    • می‌توان از این کلمه به‌صورت توصیفی استفاده کرد. مثلاً: «قضا و قدر» یا «قضاوت عادلانه».
  3. مثال در جملات:

    • "قضا و قدر الهی در زندگی انسان‌ها نقش دارد."
    • "قضاوت در مورد افراد باید بر اساس شواهد معتبر باشد."
  4. نگارش و املاء:

    • این کلمه باید بدون هیچگونه غلط املایی نوشته شود.
    • همچنین، یکی از شکل‌های ترکیبی آن "قضاوت" است که به معنای فعلی و فرآیندی مرتبط با تصمیم‌گیری و داوری است.
  5. محاوره و ادبیات:

    • در گفتار غیررسمی ممکن است به‌طور متفاوتی بیان شود، اما در نوشتار رسمی و ادبی باید به شکل صحیح و با رعایت قواعد نگارشی به کار رود.
  6. نکات نگارشی:
    • رعایت فاصله مناسب و نگارش درست در جمله. وقتی "قضا" در جمله‌ای استفاده می‌شود، باید به سایر عناصر جمله توجه شود تا معنا به‌درستی منتقل شود.

اگر سوال خاصی در مورد نحوه و موارد استفاده از کلمه "قضا" یا ترکیب‌های آن دارید، خوشحال می‌شوم که پاسخ دهم.


واژگان مرتبط: سرنوشت، بدبختی، مصیبت، حادثه بد، روی داد ناگوار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری