اشباع شده
license
98
1667
100
معنی کلمه اشباع شده
معنی واژه اشباع شده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | saturated, saturant, sodden | ||
عربی | مشبع، منقوع | ||
مرتبط | خیس، سیر شده، بحد اشباع رسیده، جوشانده، چروکیده و پژمرده، گیج و کندذهن، بی مصرف | ||
واژه | اشباع شده | ||
معادل ابجد | 683 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی اشباع شده | ||
پخش صوت |
سگر
saturated, saturant, sodden
مشبع، منقوع
خیس، سیر شده، بحد اشباع رسیده، جوشانده، چروکیده و پژمرده، گیج و کندذهن، بی مصرف