قوچ
licenseمعنی کلمه قوچ
معنی واژه قوچ
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | ram, wether, buck | ||
عربی | كبش، خروف، ضربة كبش، عول، ظبي، مكبس المضخة، صدم، نطح، حشا، صدم بقوة، حشر، كبس، دفع بالقوة، عزز، الرامات " الذاكرة العشوائية في الهواتف والحواسيب | ||
ترکی | veri deposu | ||
فرانسوی | ram | ||
آلمانی | ram | ||
اسپانیایی | ram | ||
ایتالیایی | ariete | ||
مرتبط | دژکوب، کلاف، گوسفند نر، تلمبه، کلوخ کوب، خواجه، قوچ اخته، گوسفند اخته، جفتک، نر، دلار، خود ستایی، جنس نر اهو و حیوانات دیگر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) قوچ در زبان فارسی به معنی نوعی گوسفند نر است و در متون مختلف به ویژه در ادبیات و متون دینی مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا چند نکته در مورد قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است:
با رعایت این نکات، میتوان در نگارش و استفاده از کلمه قوچ دقت بیشتری به خرج داد. | ||
واژه | قوچ | ||
معادل ابجد | 109 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | quč | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [ترکی] (زیستشناسی) | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | quC | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی قوچ | ||
پخش صوت |
گوسفند شاخدار جنگي را گويند قوچ در زبان فارسی به معنی نوعی گوسفند نر است و در متون مختلف به ویژه در ادبیات و متون دینی مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا چند نکته در مورد قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است: نقطهگذاری: کلمه قوچ به تنهایی نقطهای نیاز ندارد و در جمله به طور طبیعی قرار میگیرد. مثلاً: «قوچ نر در گله حضور داشت.» اعداد: زمانی که از کلمه قوچ به همراه عدد استفاده میشود، باید دقت کنید که عدد به درستی نوشته شود. مثلاً: «دو قوچ در مرتع میچرند.» جمع و مفرد: شکل جمع قوچ «قوچها» است. به عنوان مثال: «قوچها در فصل بهار جفتگیری میکنند.» حروف اضافه: در ترکیب با حروف اضافه، کلمه قوچ به صورت زیر نوشته میشود: «قوچِ بزرگ» یا «به قوچ». استفاده در متون ادبی: در ادبیات فارسی، کلمه قوچ ممکن است در مصراعها یا ابیات شعری به کار رود، که نیاز به آشنایی با وزن و قافیه دارد. با رعایت این نکات، میتوان در نگارش و استفاده از کلمه قوچ دقت بیشتری به خرج داد.
ram, wether, buck
كبش، خروف، ضربة كبش، عول، ظبي، مكبس المضخة، صدم، نطح، حشا، صدم بقوة، حشر، كبس، دفع بالقوة، عزز، الرامات " الذاكرة العشوائية في الهواتف والحواسيب
veri deposu
ram
ram
ram
ariete
دژکوب، کلاف، گوسفند نر، تلمبه، کلوخ کوب، خواجه، قوچ اخته، گوسفند اخته، جفتک، نر، دلار، خود ستایی، جنس نر اهو و حیوانات دیگر