قیر
licenseمعنی کلمه قیر
معنی واژه قیر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | tar, pitch, bitumen | ||
عربی | قطران، قار، قير، ملاح، لون داكن، زفت، طلى بالغار، زفت طريقا | ||
ترکی | zift | ||
فرانسوی | bitume | ||
آلمانی | bitumen | ||
اسپانیایی | betún | ||
ایتالیایی | bitume | ||
مرتبط | گام، استقرار، اوج، پرتاب، دانگ صدا | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «قیر» در زبان فارسی به معنای مادهای سیاه و چسبناک است که غالباً برای عایقکاری، آسفالت و مصارف دیگر استفاده میشود. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «قیر» بهدرستی در نوشتارهای فارسی خود استفاده کنید. | ||
واژه | قیر | ||
معادل ابجد | 310 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | qir | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | qir | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی قیر | ||
پخش صوت |
يوناني تازي گشته گژف هم آواي کلمه «قیر» در زبان فارسی به معنای مادهای سیاه و چسبناک است که غالباً برای عایقکاری، آسفالت و مصارف دیگر استفاده میشود. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، نکات زیر قابل توجه است: نوشتار صحیح: کلمه به صورت «قیر» نوشته میشود و باید از اشتباههای نوشتاری مانند «قیر» به صورت متفاوت پرهیز شود. تلفظ: این کلمه معمولاً به صورت «گیره» تلفظ میشود. تلفظ صحیح آن به توجه به لهجههای مختلف ممکن است کمی متفاوت باشد. گرامر و کاربرد: استفاده در جملات: قید و وصف: میتوان از صفتها و قیدهای مختلف برای توصیف قیر استفاده کرد. مانند «قیر سیاه»، «قیر طبیعی»، «قیر مصنوعی» و غیره. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «قیر» بهدرستی در نوشتارهای فارسی خود استفاده کنید.
برف زفت گژف
(اسم) جسم جامد غير متبلور سياه
رنگي که سطح شکستگي آن مانند شيشه
ناصاف است و در اماکن نفتي قديمي
يافت مي شود . ترکيب قير همان ترکيبات
قير همان هيدروکربورهاي نفت است که
در نتيجه اکسيد اسيون حالت جمود را
پيدا کرده است . قيرهاي طبيعي که به نام
موميايي و زفت رومي نيز ناميده مي شوند
و وزن مخصوص آنها بين 1 , 1 و 2 , 1 و
سختي آنها کم و تقريبا 2 مي باشد
علاوه بر ترکيبات هيدروکربور در ترکيب
آنها ازت و اکسيژن و حتي گوگرد هم وجود
دارد . در طبيعت ممکنست قيرهاي معدني
يا سنگهاي آهکي آميخته يا آنها را آغشته
کرده باشد و در اين صورت به نام
آسفالت طبيعي ناميده مي شوند . ساختن
آسفالت مصنوعي هم با استفاده از همين
آسفالتهاي طبيعي صورت مي گرفته . در
پالايشگاههاي نفت در ته ديگهاي
تصفيه مقادير هيدروکربورهاي خميري
با جامد باقي مي ماند و آن همان
قيرهاي مصنوعي است که به بازار
عرضه مي شود و همه خواص قيرهاي
طبيعي را دارد . در بناها جهت جلوگيري
از نفوذ رطوبت قير به کار مي برند .
قير در حدود 100 درجه حرارت ذوب
مي شود زفت رومي موميايي قير
طبيعي حجر قير اشبنت قطران نفت :
کمندست گيسويش همرنگ قير
همي آيد از دو لبش بوي شير
يا مانند (مثل) قير . بسيار سياه .
tar, pitch, bitumen
قطران، قار، قير، ملاح، لون داكن، زفت، طلى بالغار، زفت طريقا
zift
bitume
bitumen
betún
bitume
گام، استقرار، اوج، پرتاب، دانگ صدا