جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

kame  |

کا آم

معنی: ‎ - 1 مراد مقصد آرزو :
‎ } آنجا که هست کامش با کام اوست دولت
آنجا که نيست رايش با راي اوست گردون ‎{
(معزي)
ترکيبات اسمي : يا کام دل . ‎ - 1 مطلوب
نفس آرزوي باطني :
‎ } توبي کام دل هيچ دم بر مزن
ترا بنده باشد چه مرد و چه زن ‎. {
‎ - 2 معشوق :
‎ } اي عاشق ممهجور ز کام دل خود دور
مي نال و همي چا و که معذوري معذور ‎. {
(ابو شعيب هروي)
يا کام و نام . مراد و شهرت :
‎ } پايدارش باد دايم خير و خيل و مال و ملک
بر فزونش باد دايم ناز و نوش و کام و
نام ‎ . { (عنصري)
ترکيبات فعلي : يا از کام و ناز افتادن .
ناکام و نامرا شدن از نعمت و رفاه محروم
گشتن :
‎ } کسي کو بيفتد ز کام و ز ناز
برو بر ببخشاي روز نياز ‎. {
يا بر آمدن کام . حاصل شدن مطلب و مراد :
‎ } دست از طلب ندارم تا کام من بر آيد
يا تن رسد بجانان يا جان ز تن بر آيد ‎{
(حافظ)
يا برآوردن کام . حاصل کردن مطلب و مراد
کسي :
‎ } بر آوردن کام اميدوار
به از قيد و بندي شکستن هزار ‎ . { (سعدي)
يا به کام کسي بودن . موافق ميل و آرزوي
او بودن . يا به کام کسي ديدن . موافق
آرزو و مدعاي او ديدن و يافتن :
‎ } خود را بکام دشمن خود ديد هر که او
با دوستان تغافل دشمن نواز کرد ‎. {
(نظيري)
يا ترک کام (خود) کردن . از آرزو ها و
اميال خود دست بر داشتن : ‎ } طريق کامبخشي
چيست ک ترک کام خود کردن که سروري آنست
کز اين ترک بر دوزي ‎ . { (حافظ)
يا روا بودن کام کسي . بارزو ي خود رسيدن
وي : ‎ } دل آنجا گرايد که کامش رو است
خوش آنجا ست گيتي که دل را هوا ست ‎. {
يا کام از چيزي بردن . از آن متمتع و
بهره مند شدن :
‎ } توان بخامش از عمر کام دل بردن
دراز ميشود اين رشته از گره خوردن ‎. {
(صائب)
يا کام دل اندر کام شکستن . چشم پوشيدن از
مراد دل از آرزو صرف نظر کردن :
‎ } نشکنم خواهنده را دل در سوال
بشکنم کام دل اندر کام خويش ‎. {
(خاقاني)
يا کام دل بر آوردن از کسي . ‎ - 1 از او
بمراد رسيدن مقصود خود را درباره ء او
عملي کردن :
‎ } قضا دستي است پنج انگشت دارد
چو خواهد کام دل از کس بر آرد ‎. {
‎ } دو بر چشمش نهد ديگر دو بر گوش
يکي بر لب نهد گويد که : خاموش خ ‎{
(بنقل)
‎ - 2 او را مغلوب و زبون کردن . ‎ - 3 با او
آرميدن با وي جماع کردن . يا کام دل بر
گرفتن از کسي . ‎ - 1 از او بمراد رسيدن :
‎ } کسي بر گرفت از جهان کام دل
که يکدل بود با وي آرام دل ‎ . { (سعدي)
‎ - 2 با او آرميدن با وي جماع کردن . يا
کام دل جستن . ‎ - 1 آرزوي دل طلبيدن :
‎ } از او کام دل در جواني بجوي
که جويد ز تو کام در پيري اوي ‎. {
(سعدي)
‎ - 2 با او آرميدن خواستن . يا کام دل
خواستن . ‎ - 1 مراد دل طلبيدن :
‎ } بدو گفت کاي مهتر نامجوي خ
اگر کام دل خواهي آرام جوي ‎. {
‎ - 2 با او آرميدن خواستن . يا کام دل
يافتن . ‎ - 1 بمراد خود رسيدن بمقصود
رسيدن : ‎ } بيابم ز يزدان همي کام دل
مرا گر دهد چهره ء دلگسل ‎. {
‎ - 2 بوصل رسيدن توفيق آرميدن با معشوق
يافتن . يا کام شکستن در کام . نا مراد
شدن بنوميدي انجاميدن کار ها :
‎ } شکسته جهان کام در کام او
رسيده بنوميدي انجام او ‎ . { (نظامي)
يا کام کسي بر آمدن . بمقصود رسيدن وي
بمنظور نايل آمدن او :
‎ } بگردون گردان رسد نام تو
گر آيد بر اين کار بر کام تو ‎. {
يا کام کسي را بر آوردن . وي را بمراد
رسانيدن :
‎ } ورا پيلتن گفت کين غم مدار
که کامت بر آرد همه روزگار ‎. {
يا کام کسي را روا کردن . ‎ - 1 وي را بمراد
رسانيدن : ‎ } بگيتي خود يکي کامم روا کرد
پس آن کام مرا از من جدا کرد ‎. {
(ويس ورامين)
‎ - 2 قصد آهنگ . ‎ - 3 شهوت .
... ادامه
340 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 62
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
kame
عربی
كام

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری