کالبد
licenseمعنی کلمه کالبد
معنی واژه کالبد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بدن، پيكر، تن، تنه، جسم 2- قالب 3- جسد، لاش، نعش 4- شكل، صورت، هيئت | ||
متضاد | نفس | ||
انگلیسی | framework,skeleton,mold,chassis,shell,mould | ||
عربی | إطار، الإطار، هيكل، نطاق، نظام، بنية، هيئة، أغصان الشجرة الرئيسية | ||
ترکی | vücut | ||
فرانسوی | corps | ||
آلمانی | körper | ||
اسپانیایی | cuerpo | ||
ایتالیایی | corpo | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کالبد" در زبان فارسی به معنای "بدن" یا "پیکر" استفاده میشود و بهخصوص در متون ادبی و فلسفی کاربرد دارد. در اینجا به بررسی قواعد و جنبههای نگارشی مرتبط با این کلمه میپردازیم:
با رعایت این نکات میتوان از "کالبد" بهدرستی و در context مناسب استفاده کرد. | ||
واژه | کالبد | ||
معادل ابجد | 57 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | [kālbo(a)d] | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [مٲخوذ از یونانی] | ||
مختصات | (بُ یا بَ) [ په . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | kAlbod | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی کالبد | ||
پخش صوت |
تن، بدن انسان، قالب کلمه "کالبد" در زبان فارسی به معنای "بدن" یا "پیکر" استفاده میشود و بهخصوص در متون ادبی و فلسفی کاربرد دارد. در اینجا به بررسی قواعد و جنبههای نگارشی مرتبط با این کلمه میپردازیم: نحوهٔ نوشتن: کلمه "کالبد" بهصورت جدا و بدون هیچگونه اشتباه املایی نوشته میشود. نوع کلمه: "کالبد" اسم است و بهطور کلی به اشیاء، موجودات یا مفاهیم اشاره دارد. ساختار جملات: در جملات، "کالبد" میتواند بهعنوان فاعل، مفعول، یا دیگر اجزای جمله استفاده شود: ترکیبات: "کالبد" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود تا عبارات جدیدی به وجود آورد، مانند: نکات نگارشی: با رعایت این نکات میتوان از "کالبد" بهدرستی و در context مناسب استفاده کرد.
1- بدن، پيكر، تن، تنه، جسم
2- قالب
3- جسد، لاش، نعش
4- شكل، صورت، هيئت
نفس
framework,skeleton,mold,chassis,shell,mould
إطار، الإطار، هيكل، نطاق، نظام، بنية، هيئة، أغصان الشجرة الرئيسية
vücut
corps
körper
cuerpo
corpo