کبوتر
licenseمعنی کلمه کبوتر
معنی واژه کبوتر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | حمام، حمامه، كفتر | ||
انگلیسی | pigeon | ||
عربی | حمامة، ساذج، فتاة، شأن | ||
ترکی | güvercin | ||
فرانسوی | pigeon | ||
آلمانی | taube | ||
اسپانیایی | paloma | ||
ایتالیایی | piccione | ||
مرتبط | محبوبه، دختر جوان، ترسو، ساده وگول خور | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، کلمه "کبوتر" به عنوان یک اسم و اسم عام استفاده میشود و قواعد نگارشی و دستوری خاصی دارد. در ادامه به برخی از نکات مربوط به کلمه "کبوتر" اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوان در نگارش و گفتار خود از کلمه "کبوتر" به درستی استفاده کرد. | ||
واژه | کبوتر | ||
معادل ابجد | 628 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | [kabutar] | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹کبتر، کفتر› (زیستشناسی) | ||
مختصات | (کَ تَ) (اِ.) | ||
آواشناسی | kabutar | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی کبوتر | ||
پخش صوت |
پرنده ايست با پرواز عالي و با در زبان فارسی، کلمه "کبوتر" به عنوان یک اسم و اسم عام استفاده میشود و قواعد نگارشی و دستوری خاصی دارد. در ادامه به برخی از نکات مربوط به کلمه "کبوتر" اشاره میشود: جنس و نوع: کلمه "کبوتر" مذکر است، اما در زبان فارسی به طور کلی میتواند برای هر دو جنس استفاده شود. همچنین واژه از نوع اسمهای قابل شمارش است. جمعسازی: جمع کلمه "کبوتر" به صورت "کبوتران" یا "کبوترها" ساخته میشود. در زبان محاورهای، "کبوتری" نیز به عنوان جمع غیررسمی استفاده میشود. صرف فعل: در جملات، فعلها باید با کلمه "کبوتر" از نظر نوع و تعداد هماهنگ باشند. مثلاً: "کبوتر پرواز میکند" (سری، مفرد) و "کبوترها پرواز میکنند" (جمع). نکات نگارشی: با رعایت این نکات، میتوان در نگارش و گفتار خود از کلمه "کبوتر" به درستی استفاده کرد.
استقامت که از سار بزرگتر ولي از کبک
کوچکتر است و خود راسته ء مشخصي را در بين
پرندگان بوجود مياورد که بنام راسته ء
کبوتران ناميده ميشود و شامل تمام
گونه هاي مختلف کبوتر ها ميگردد . منقار
کبوتر ان ضعيف و در قاعده بر آمده است .
در حدود 72 گونه کبوتر در سراسر کره ء
زمين تشخيص داده شده است و چون گونه هاي
اين جانور بوسيله ء انسان اهلي و تربيت و
پرورش داده شده اند از اين لحاظ نژاد هاي
بسياري از آن تا بحال بوجود آمده اند
بطوري که در هر کبوتر خانه ميتوان نژاد
مخصوصي را بر حسب انتخاب مربي توليد کرد .
اين پرنده بصورت زوج (نر و ماده) زندگي
ميکند . کبوتر ماده 8 تا 10 روز پس از
جفتگيري تخم ميگذارد و نر و ماده بنوبت
مدت 18 روز روي تخمها ميخوابند (کبوتر نر
فقط بعد از ظهر ها روزي چند ساعت روي تخم
ميخوابد) . پس از بيرون آمدن جوجه ها تا
مدت سه تا چهار هفته پدر و مادر بانها غذا
ميدهند و پس از اين مدت جوجه ها براي
جستجوي غذا از نه پرواز ميکنند . همه ء
انواع کبوتر دانه خوارند و از ارزن و گندم
و جو و برنج و شاهدانه و کنجد و ماش و ذرت
و ديگر حبوبات براي تغذيه استفاده
ميکنند . در ده ها چون کبوتر غذاي خود را
در مزرعه و مدفوعات دامها پيدا ميکند
نگهداري کبوتر خرجي ندارد و فقط بمنظور
استفاده از گوشت آنها نگهداري ميشوند . حس
جهت يابي اين پرنده بسيار قوي است و بدين
جهت برخي گونه هاي آن را بمنظور نامه
رساني و کسب خبر تربيت ميکنند و بانها
کبوتر قاصد (نامه بر) گويند . چنين
کبوتر اني در موارد لزوم خدمات ذي قيمتي
را انجام ميدهند . گونه هاي مختلف کبوتر
بنامهاي کبوتر صحرايي کبوتر چاهي
کبوتر پر کاغذي کبوتر چتري کبوتر
قاصد کبوتر طوقي کبوتر کاکلي کبوتر
مرغي کبوتر حضرتي کبوتر غبغبي کبوتر
پا پر کبوتر سينه ناميده ميشوند :
حمام کفتر کبوتر کبتر جمع :
کبوتر ها کبوتر ان . ترکيبات اسمي : يا
کبوتر پر پا . نوعي کبوتر که بر پاها ي
خود پر دارد و سست و پرواز است :
(سست است چون کبوتر پر پا ز بخت من
قاصد ز پاي خويش اگر پر بر آورد) .
(م طغرا)
يا کبوتر چاه :
(وطن خوش است اگر تنگناي زند انست
بود غريب غضاي چمن کبوتر چاه) .
(محمد قلي سليم)
يا کبوتر چاهي کبوتر صحرايي که در چاه
آشيانه کند :
} از روي تو رنگ روي من کاهي شد
و زچشم تو خون چشم من راهي شد {
} راحت بزنخدان تو از بس که گرفت
مرغ دل من کبوتر چاهي شد . {
(محمد رضا خوانساري)
يا کبوتر حرم . - 1 کبوتر ي که در اطراف
حرمي زيست کند و صيد شکار آن ممنوع است .
- 2 زن وا نسب که بدست آورد نش محال
باشد . يا کبوتر دو بامه . - 1 کبوتري که
آشيانه ء معيني ندارد کبوتر دو برجه .
- 2 شخصي که بيک جا ثبات و قرار نگيرد :
} جايي نميروم ز در و بام اين حرم
ني زان کبوتر ان دو رنگ دو بامه ام . {
(سنجر کاشي يا شفيع اثر)
- 3 زني که بجز شوهر خود با ديگران رابطه
دارد . يا کبوتر دو برجه . کبوتر دو بامه
يا کبوتر سينه . گونه اي کبوتر که بسينه ء
خود باد مي اندازد و آنرا بزرگ و بر آمده
ميکند و راست روي دو پاي خود ميايستد . يا
کبوتر صحرايي . گونه ء وحشي کبوتر که
داراي پر هاي خاکستر ي رنگ است و بنام
کبوتر چاهي يا کبوتر وحشي نيز موسوم است و
شکار ميشود . يا کبوتر طوقدار . يا کبوتر
طوقي . نوعي کبوتر که در گردن خود نقش
طوقي دارد کبوتر طوقدار حمامه
المطوقه . يا کبوتر قاصد . گونه اي کبوتر
که بمنظور نامه رساني خصوصا در جنگها مورد
استفاده قرار ميگيرد کبوتر نامه بر . يا
کبوتر وحشي . يا کبوتر نامه بر . يا کبوتر
يا هو . نوعي کبوتر که آواز او شبيه
} يا هو { است .
حمام، حمامه، كفتر
pigeon
حمامة، ساذج، فتاة، شأن
güvercin
pigeon
taube
paloma
piccione
محبوبه، دختر جوان، ترسو، ساده وگول خور