کتابی
licenseمعنی کلمه کتابی
معنی واژه کتابی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | bookish, literary, scribal, book | ||
عربی | كتبي، الذي بحب الكتب، الذي يحب الإطلاع | ||
ترکی | kitap | ||
فرانسوی | un livre | ||
آلمانی | ein buch | ||
اسپانیایی | un libro | ||
ایتالیایی | un libro | ||
مرتبط | لفظ قلم، غیر متداول، ادبی، ادیب، ادبیاتی، ادیبانه، وابسته به ادبیات، تحریری، وابسته به کتابت، کتاب | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کتابی" به عنوان یک صفت در زبان فارسی به کار میرود و میتواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد. در ادامه به چند نکته درباره قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "کتابی" به درستی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | کتابی | ||
معادل ابجد | 433 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | [ketābi] | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به کتاب) [عربی. فارسی] | ||
مختصات | (کِ) [ ع - فا. ] | ||
آواشناسی | ketAbi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی کتابی | ||
پخش صوت |
- 1 نامه اي - نيپک - 2 بغلي کلمه "کتابی" به عنوان یک صفت در زبان فارسی به کار میرود و میتواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد. در ادامه به چند نکته درباره قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم: نوع کلمه: "کتابی" از کلمه "کتاب" ساخته شده است و با افزودن پسوند "-ی" به آن، به یک صفت تبدیل شده است. این پسوند میتواند به معنای "مربوط به" یا "ویژه" باشد. استفاده در جملات: "کتابی" معمولاً برای توصیف موجودیتها یا مفاهیمی که به کتاب مرتبط هستند، به کار میرود. مثلاً: نکات نگارشی: ساختار جمع و مفرد: در زبان فارسی جمع "کتابی" به صورت "کتابها" یا "کتابهای" خواهد بود. مثلاً: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "کتابی" به درستی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
- 1 (صفت) منسوب به کتاب . - 2 کافر
کتابي :
} از علم رهي بمعرفت پيدا کن خ
مانند کتابي که مسلمان گردد . {
(جل سيادت)
يا کافر کتابي . - 3 (اسم) نوعي شيشه ء
مخصوص مشروب بغلي . يا کتابي ايستادن
(در اتوبوس و غيره) . مانند کتاب (در
قفسه) پهلوي هم و تنگ يکديگر سر پا
ايستادن .
bookish, literary, scribal, book
كتبي، الذي بحب الكتب، الذي يحب الإطلاع
kitap
un livre
ein buch
un libro
un libro
لفظ قلم، غیر متداول، ادبی، ادیب، ادبیاتی، ادیبانه، وابسته به ادبیات، تحریری، وابسته به کتابت، کتاب