کرانه
licenseمعنی کلمه کرانه
معنی واژه کرانه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جانب، جهت، طرف 2- ، افق، ساحل، كنار، كناره، طره، عرض 3- گوشه 4- ناحيه | ||
انگلیسی | boundary, shore, littoral, strand, mete, bank | ||
عربی | البنك | ||
ترکی | banka | ||
فرانسوی | la banque | ||
آلمانی | die bank | ||
اسپانیایی | el banco | ||
ایتالیایی | la banca | ||
مرتبط | مرز، سرحد، خط سرحدی، کنار دریا، لب، ناحیه ساحلی، رشته، لایه، بندرگاه، مجرای سیم، خط مرزی، سنگ مرزی، پیمانه، میزان | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کرانه" در زبان فارسی به معنای "کنار"، "ساحل" یا "حاشیه" استفاده میشود و میتواند در زمینههای مختلفی مثل جغرافیا، ادبیات و علوم اجتماعی به کار رود. برای استفاده درست از این کلمه در نگارش فارسی، نکات زیر را مدنظر قرار دهید:
با رعایت این نکات میتوانید نوشتار خود را بهبود بخشید و از کلمات بهدرستی استفاده کنید. | ||
واژه | کرانه | ||
معادل ابجد | 276 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | [karane] | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) | ||
مختصات | (کَ نِ) [ په . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | karAne | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی کرانه | ||
پخش صوت |
کناره ، حاشيه کلمه "کرانه" در زبان فارسی به معنای "کنار"، "ساحل" یا "حاشیه" استفاده میشود و میتواند در زمینههای مختلفی مثل جغرافیا، ادبیات و علوم اجتماعی به کار رود. برای استفاده درست از این کلمه در نگارش فارسی، نکات زیر را مدنظر قرار دهید: گرامر و صرف: "کرانه" یک اسم مؤنث است و لذا در جملات باید با صفات و افعال مؤنث سازگار باشد. مثلاً: "کرانههای دریا زیباست." جمعسازی: جمع "کرانه" به صورت "کرانهها" است. برای مثال: "کرانههای دریای خزر." استفاده در جملات: هنگام استفاده از این کلمه در جملات، توجه داشته باشید که به بافت جمله و معنا توجه کنید. برای مثال: "کرانههای شهر به زیبایی طراحی شدهاند." با رعایت این نکات میتوانید نوشتار خود را بهبود بخشید و از کلمات بهدرستی استفاده کنید.
1- جانب، جهت، طرف
2- ، افق، ساحل، كنار، كناره، طره، عرض
3- گوشه
4- ناحيه
boundary, shore, littoral, strand, mete, bank
البنك
banka
la banque
die bank
el banco
la banca
مرز، سرحد، خط سرحدی، کنار دریا، لب، ناحیه ساحلی، رشته، لایه، بندرگاه، مجرای سیم، خط مرزی، سنگ مرزی، پیمانه، میزان