کرفس
licenseمعنی کلمه کرفس
معنی واژه کرفس
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | celery | ||
عربی | كرفس | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «کرفس» در زبان فارسی به عنوان یک اسم به کار میرود و به نوعی سبزی مربوط میشود. برای نوشتن و استفاده از این کلمه در جملات و متون فارسی، باید به چند نکته توجه نمایید:
با رعایت این قواعد میتوانید به راحتی از کلمه «کرفس» در نوشتار و گفتار فارسی خود استفاده کنید. | ||
واژه | کرفس | ||
معادل ابجد | 360 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | [karafs] | ||
ترکیب | (اسم) [معرب، مٲخوذ از سُریانی] ‹کرسب، کرسف› (زیستشناسی) | ||
مختصات | (کَ رَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی کرفس | ||
پخش صوت |
پارسي تازي گشته کرفس کلمه «کرفس» در زبان فارسی به عنوان یک اسم به کار میرود و به نوعی سبزی مربوط میشود. برای نوشتن و استفاده از این کلمه در جملات و متون فارسی، باید به چند نکته توجه نمایید: نوشتار صحیح: کلمه «کرفس» باید به همین صورت نوشته شود و از اشتباهاتی مانند «کرفس» و «کرفس» خودداری کنید. نوع اسم: «کرفس» یک اسم نکره (غیر خاص) است و از آن در جملات به عنوان یک جزء از جمله یا موضوع میتوان استفاده کرد. مثلاً: «کرفس یکی از سبزیهای محبوب است.» جمع: جمع «کرفس» به صورت «کرفسها» است. برای مثال: «کرفسها را در سالاد بریزید.» حالتهای مختلف: این کلمه میتواند در حالتهای مختلف صرف شود، مثلاً: «کرفس را بخورید» (حالت مفعولی)، «کرفس تازه» (حالت وصفی). استفاده در جملات: به عنوان مثال: با رعایت این قواعد میتوانید به راحتی از کلمه «کرفس» در نوشتار و گفتار فارسی خود استفاده کنید.
بويانک از گياهان
(اسم) گياهي است علفي و دو ساله از
تيره ء چتريان بارتفاع 20 تا 60 سانتيمتر
که در اکثر نقاط خصوصا در نواحي
بحر الرومي (و همچنين ايران) فراوان
است . اين گياه جزو سبزيها ي خوراکي است و
در اغذيه مصرف ميشود . ريشه اش راست و
خاکستر ي قهوه يي و درونش سفيد رنگ است .
ساقه اش مايل برنگ سبز بي کرک است و برگها
شفاف و اندکي ضخيم ميباشند . گلها يش کوچک
و سفيد مايل بزردند . ميوه اش کوچک و
قهوه يي رنگ و دارا ي خطوطي سفيد است .
ريشه و برگ ميوه ء اين گياه در تداوي مورد
استعمال دارد . برگ گياه مذکور ضد
اسکوربوت و شيره ء آن بعنوان مقوي و ضد تب
بکار ميرود کرويز اپيوس کرفشا
اوداساليون سلزي سلدهري اجمود . يا
کرفس آبي . يکي از گونه هاي کرفس است که
در کنار مردابها ميرويد و در تداوي بعنوان
مدر و ضد اسکوربوت بکار ميرود کرفس
الما ء جرجير الما ء قره العين . يا
کرفس بري . يا کرفس بستاني . يا کرفس
بياباني . يا کرفس تربي گونه اي کرفس که
ريشه اي مانند چغندر يا ترب مواد غذايي
اندوخته ميکند و حجيم ميشود . ريشه اش را
مانند ترب و چغندر ميخورند کرفس شلغمي
کرفس لفتي شلغمي کرويزي کرفس ريشه .
يا کرفس جبلي . يا کرفس خوراکي . يا کرفس
رومي . يا کرفس ريشه . يا کرفس زراعتي .
يا کرفس شلغمي . يا کرفس صحرايي . گونه اي
کرفس خود رو که در مزارع ميرويد و در
تداوي مصرف ميشود کرفس بري کرفس
بياباني سمرينون خرس گياه کرفس
وحشي . توضيح : گونه اي از اين نوع کرفس
که در کنار مردابها و رود خانه ها ميرويد
بنام کرفس آبي مشهور است . يا کرفس عطري .
گونه اي کرفس که دارا ي گلها ي سفيد و
ساقه ء مخطط و برگها ي نرم است . گلها ي
اين گونه کرفس دارا ي عطري مطبوع ميباشد
کرفس مشک يا کرفس فرنگي . نوعي کرفس که در
زمان ناصر الدين شاه از اروپا بايران وارد
شد و رواج يافت (الماثر و الاثار) .
يا کرفس کوهي . گونه اي کرفس که در
دامنه ء تپه ها و نواحي کوهستاني ميرويد و
مانند کرفس بياباني در تداوي بعنوان مدر
ضد اسکوربوت مصرف ميشود کرفس جبلي
کرفس الجبل داغ کرويزي . يا کرفس لفتي .
يا کرفس مشک . يا کرفس معمولي . يا کرفس
نبطي . يا کرفس وحشي .
celery
كرفس