کلف
licenseمعنی کلمه کلف
معنی واژه کلف
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | put | ||
| عربی | وضع، فرض، اقترح، صاغ، عين، قذف الكرة، كرس نفسه لعمل أو غاية، رمية، ضربة غولف، يضع | ||
| ترکی | yağ | ||
| فرانسوی | graisse | ||
| آلمانی | fett | ||
| اسپانیایی | gordo | ||
| ایتالیایی | grasso | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کلف" در زبان فارسی به معنی ضخیم، بزرگ و یا کسی که دارای قامت یا گبری بزرگ است، استفاده می‌شود. برای نوشتن و استفاده صحیح این کلمه در متن‌های فارسی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
اگر سوال دیگری دارید یا به نکات بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم! | ||
| واژه | کلف | ||
| معادل ابجد | 130 | ||
| تعداد حروف | 3 | ||
| تلفظ | [kalaf] | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
| مختصات | ( ~ .) (اِ.) | ||
| آواشناسی | kalaf | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی کلف | ||
| پخش صوت | |||
سيا زرد از رنگ ها - 2 تاش (کلفي کلمه "کلف" در زبان فارسی به معنی ضخیم، بزرگ و یا کسی که دارای قامت یا گبری بزرگ است، استفاده می‌شود. برای نوشتن و استفاده صحیح این کلمه در متن‌های فارسی، نکات زیر را در نظر داشته باشید: نوشتار صحیح: کلمه "کلف" به همین شکل نوشته می‌شود و از املای دیگر مانند "کلفت" یا "کلفتت" باید پرهیز کرد. استفاده در جمله: تطابق نوع و تعداد: در صورتی که "کلف" به عنوان صفت استفاده می‌شود، می‌تواند با مؤنث و مذکر و جمع تطابق داشته باشد. مثلاً برای جمع می‌توان از "کلف‌ها" استفاده کرد. قواعد نگارشی و نقطه‌گذاری: مانند سایر کلمات فارسی، "کلف" باید در جملات به درستی با علامت‌های نگارشی و فاصله‌ها استفاده شود. اگر سوال دیگری دارید یا به نکات بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!
باشد که بر روي مردم پديد آيد و آن را
عوام ماه گرفته خوانند) بشنج
- 1 کنجودک کک مک - 2 سيا سرخ سرخ تيره
از رنگ ها
شيدا شيفته : مرد
put
وضع، فرض، اقترح، صاغ، عين، قذف الكرة، كرس نفسه لعمل أو غاية، رمية، ضربة غولف، يضع
yağ
graisse
fett
gordo
grasso
