کون
licenseمعنی کلمه کون
معنی واژه کون
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- ته، 2- دبر، سرين، ماتحت، مخرج، مقعد، نشستنگاه | ||
| انگلیسی | bottom | ||
| عربی | أسفل، أدنى، قاع، قعر، أعماق، صميم، عجيزة، السطح السفلي، حضيض، أساس، أرض منخفضة، قاعدة أساسية، سافلة المركب، كفل | ||
| ترکی | alt | ||
| فرانسوی | bas | ||
| آلمانی | unten | ||
| اسپانیایی | abajo | ||
| ایتالیایی | metter il fondo a | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کون" در زبان فارسی به معنای جزء خاصی از بدن اشاره دارد و در بحث‌های مرتبط با زبان و نگارش، بهتر است به نکات زیر توجه کنید:
به طور کلی، به استفاده از این کلمه باید با احتیاط و تفکر کافی نسبت به شرایط و مخاطب توجه شود. | ||
| واژه | کون | ||
| معادل ابجد | 76 | ||
| تعداد حروف | 3 | ||
| تلفظ | [kavan] | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) (زیست‌شناسی) | ||
| مختصات | (کَ یا کُ) [ ع . ] (اِمص .) | ||
| آواشناسی | kun | ||
| الگوی تکیه | S | ||
| شمارگان هجا | 1 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی کون | ||
| پخش صوت | |||
سرين و جفته و نشستگاه باشد، مقعد کلمه "کون" در زبان فارسی به معنای جزء خاصی از بدن اشاره دارد و در بحث‌های مرتبط با زبان و نگارش، بهتر است به نکات زیر توجه کنید: استفاده و معانی: این کلمه به طور عمومی در مکالمات غیررسمی و محاوره‌ای به کار می‌رود و ممکن است در برخی از زمینه‌ها به عنوان یک اصطلاح غیررسمی یا حتی توهین‌آمیز تلقی شود. بنابراین، باید با احتیاط از آن استفاده شود. نحوه نوشتن: این کلمه به صورت "کون" نوشته می‌شود و هیچ گونه تغییر قاعده‌مندی در نوشتن آن وجود ندارد. قواعد نگارشی: اگر این کلمه در نوشتار رسمی یا ادبی به کار می‌رود، بهتر است از تعابیر یا معانی جایگزین استفاده شود تا جنبه‌های غیررسمی یا توهین‌آمیز آن کاهش یابد. کاربرد در شعر و ادبیات: در شعر و ادبیات، ممکن است این کلمه به دلایل خاصی به کار رود، اما توجه به زمینه و تأثیر آن بر خواننده بسیار مهم است. به طور کلی، به استفاده از این کلمه باید با احتیاط و تفکر کافی نسبت به شرایط و مخاطب توجه شود.
هستي و وجود، پديد آمدن
1- ته،
2- دبر، سرين، ماتحت، مخرج، مقعد، نشستنگاه
bottom
أسفل، أدنى، قاع، قعر، أعماق، صميم، عجيزة، السطح السفلي، حضيض، أساس، أرض منخفضة، قاعدة أساسية، سافلة المركب، كفل
alt
bas
unten
abajo
metter il fondo a
