گال
licenseمعنی کلمه گال
معنی واژه گال
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- غوزه 2- ارزن، گاورس 3- شغال 4- غلتيدن، غلت 5- دوري، كناره گيري 6- هزيمت 7- جرب، گر 8- بازي دادن، فريب 9- فرياد | ||
انگلیسی | scabies, gall | ||
عربی | جرب مرض، الجرب | ||
ترکی | safra | ||
فرانسوی | fiel | ||
آلمانی | galle | ||
اسپانیایی | hiel | ||
ایتالیایی | fiele | ||
مرتبط | جرب، خارش، مامیثای صحرایی، خارشک | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "گال" در زبان فارسی به معنی واحد اندازهگیری برای مساحت معادل ۴۰۰۰ متر مربع است و همچنین به اشاره به یک نوع بنای تاریخی در فرهنگ ایرانی نیز استفاده میشود. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، موارد زیر میتواند مفید باشد:
مثالهای نگارشی:
همیشه در نگارش به قواعد زبان فارسی و نگارش صحیح توجه داشته باشید. | ||
واژه | گال | ||
معادل ابجد | 51 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | [gāl] | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [قدیمی] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | gAl | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی گال | ||
پخش صوت |
فرانسوي گري کلمه "گال" در زبان فارسی به معنی واحد اندازهگیری برای مساحت معادل ۴۰۰۰ متر مربع است و همچنین به اشاره به یک نوع بنای تاریخی در فرهنگ ایرانی نیز استفاده میشود. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، موارد زیر میتواند مفید باشد: استفاده صحیح: کلمه "گال" به عنوان یک اسم خاص و مستعار باید در نوشتار به صورت صحیح و با املای درست نوشته شود. نحوه استفاده: هنگام استفاده از "گال"، دقت کنید که به مفهوم آن توجه داشته باشید. مثلاً در جملات علمی یا ادبی، مفهوم دقیق آن را بیان کنید. قواعد نگارشی: اگر "گال" در وسط یا انتهای جمله قرار گیرد، میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود. همچنین اگر به عنوان یک واحد اندازهگیری استفاده میشود، میتوانید از علامت اختصاری "g" (برای گال) استفاده کنید. مثالهای نگارشی: همیشه در نگارش به قواعد زبان فارسی و نگارش صحیح توجه داشته باشید.
1- غوزه
2- ارزن، گاورس
3- شغال
4- غلتيدن، غلت
5- دوري، كناره گيري
6- هزيمت
7- جرب، گر
8- بازي دادن، فريب
9- فرياد
scabies, gall
جرب مرض، الجرب
safra
fiel
galle
hiel
fiele
جرب، خارش، مامیثای صحرایی، خارشک