گام
licenseمعنی کلمه گام
معنی واژه گام
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- پا، خطوه، قدم، مشي 2- افسار، دهنه، لجام، لگام | ||
انگلیسی | step, pitch, stride, pace, scale, footstep, gait, tempo, going, gamut, footpace | ||
عربی | خطوة، مرحلة، إجراء، درج، ترقية، موطئ، عتبة الباب، تقدم، خطا، مشى، بادر | ||
ترکی | adım | ||
فرانسوی | étape | ||
آلمانی | schritt | ||
اسپانیایی | paso | ||
ایتالیایی | fare un passo | ||
مرتبط | مرحله، پله، رکاب، رفتار، قیر، استقرار، اوج، پرتاب، دانگ صدا، سرعت، تندی، شیوه، مقیاس، اندازه، ترازو، معیار، پوسته، جای پا، رد پا، گام برداری، جاپا، یورتمه روی، قدم رورفتن، مشی، میزان سرعت، وقت، رفتن، جریان، وضع زمین، وضع جاده، زمین جاده، وسعت، حیطه، هنگام، حدود، طرز راه رفتن | ||
واژه | گام | ||
معادل ابجد | 61 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | [gām] | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [مخففِ لگام] [قدیمی] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | gAm | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی گام | ||
پخش صوت |
قدم، فاصله ميان دو پا هنگام راه رفتن
1- پا، خطوه، قدم، مشي
2- افسار، دهنه، لجام، لگام
step, pitch, stride, pace, scale, footstep, gait, tempo, going, gamut, footpace
خطوة، مرحلة، إجراء، درج، ترقية، موطئ، عتبة الباب، تقدم، خطا، مشى، بادر
adım
étape
schritt
paso
fare un passo
مرحله، پله، رکاب، رفتار، قیر، استقرار، اوج، پرتاب، دانگ صدا، سرعت، تندی، شیوه، مقیاس، اندازه، ترازو، معیار، پوسته، جای پا، رد پا، گام برداری، جاپا، یورتمه روی، قدم رورفتن، مشی، میزان سرعت، وقت، رفتن، جریان، وضع زمین، وضع جاده، زمین جاده، وسعت، حیطه، هنگام، حدود، طرز راه رفتن